فیلم برای عامه ساخته نشده حرفهایی برای گفتن داره ولی نه در مقام سینمایی بلکه در حوزه روانشناسی .در مقام سینمایی تقریبا ضعیف عمل شده و ما هیچ عنصر شناخت اولیه از کارکترها نداریم با اینکه ما میدونیم شخصیت های فیلم در کودکی آسیب دیدن ولی ایکاش لااقل فلاش بک هایی به کودکی شخصیت های اصلی داشتیم
این فیلم یک فیلم روانشناختی جالب است که برای بیننده هم آزار دهنده است هم روشن کننده که در آن شخصیت اول فیلم به صمیمیت و عشقی که در روابط به دنبال آن است می پردازد و اینکه این خواهر و برادر یک زندگی جهنمی و هیجان های کوتاه مدت را تجربه می کند که به عنوان دفاعی در برابر واقعیت های غیر قابل تحمل دوران کودکیشان که شامل آزارهای جنسی و رابطه با محارم بوده که منجر به ناتوانی آنها در دوست داشتن و دوست داشته شدن استفاده می کنند.
اسپویل :این بخش را پیشنهاد میکنم بعد از دیدن فیلم بخوانید.
کند شدن زمان در صحنه های(هنگامی که سیسی آهنگ نیویورک نیویورک جدید را می خواند و هنگامی که برندون در قطاری که به آهستگی حرکت می کند نشسته )به نظر میرسد که منعکس کننده ی آزار جنسی در دوران کودکی است که در ذهن أنها تا ابد باقی خواهد ماند.
در صحنه ی دیگری هنگامی که سیسی تلاش می کند تا از نظر فیزیکی خود را به برندون نزدیک کند او عصبانی شده و سیسی را تحقیر می کند و در نهایت به او حمله ور می شود ( حاکی از تجاوز به سیسی در کودکی است) و سپس او را در سکوت رها می کند.
زمانی که برندون با همکارش ماریان برای صرف غذا بیرون می روند، این مکالمه ی کوتاه باعث میشود که آنها با یکدیگر رابطه ی جنسی برقرار کنند اما هنگامی که صمیمیت و عشق وجود دارد برندون قادر به انجام رابطه نیست.
و در آخر
نگاه خیره ی برندون در صحنه ی آخر می تواند به شرمی که پس از آن تجربه می شود دلالت دارد، برای اینکه برندون می داند که آن زن ازدواج کرده است و مید اند که دوباره به برقراری رابطه های جنسی بدون عشق و صمیمیت بر میگردد.
اسپویل :این بخش را پیشنهاد میکنم بعد از دیدن فیلم بخوانید.
کند شدن زمان در صحنه های(هنگامی که سیسی آهنگ نیویورک نیویورک جدید را می خواند و هنگامی که برندون در قطاری که به آهستگی حرکت می کند نشسته )به نظر میرسد که منعکس کننده ی آزار جنسی در دوران کودکی است که در ذهن أنها تا ابد باقی خواهد ماند.
در صحنه ی دیگری هنگامی که سیسی تلاش می کند تا از نظر فیزیکی خود را به برندون نزدیک کند او عصبانی شده و سیسی را تحقیر می کند و در نهایت به او حمله ور می شود ( حاکی از تجاوز به سیسی در کودکی است) و سپس او را در سکوت رها می کند.
زمانی که برندون با همکارش ماریان برای صرف غذا بیرون می روند، این مکالمه ی کوتاه باعث میشود که آنها با یکدیگر رابطه ی جنسی برقرار کنند اما هنگامی که صمیمیت و عشق وجود دارد برندون قادر به انجام رابطه نیست.
و در آخر
نگاه خیره ی برندون در صحنه ی آخر می تواند به شرمی که پس از آن تجربه می شود دلالت دارد، برای اینکه برندون می داند که آن زن ازدواج کرده است و مید اند که دوباره به برقراری رابطه های جنسی بدون عشق و صمیمیت بر میگردد.