استفان یک ترمیم کننده ویولن از نظر عاطفی دور اما به طور حرفه ای متعهد است که قلب سردش زمانی آزمایش می شود که دوست دختر جدید صاحب کارش، یک ویولونیست زیبا، عاشق او می شود...
اثری شاعرانه، پرظرافت و تلخ دربارهی عشق ناکام، سرکوب احساسات و پیچیدگی روابط انسانی است. فیلمی که به جای پاسخ دادن، سؤال مطرح میکند و بیننده را وادار میسازد تا در سکوتهایش معنایی شخصی بیابد. کلود سوتِه در این فیلم، بیش از آنکه داستانی روایت کند، حالوهوایی خلق میکند: هوای سردی که از دل شخصیتها بیرون میتراود و فضای فیلم را در بر میگیرد.
شخصیتهای فیلم بخوبی کنار هم چیده شده بودن، و واقعیت های مختلف احساسی و شخصیتی افراد رو بیان کردند. زن بخاطر زیبایی چهره اش و اعتماد بنفسی که داره، برای شروع عشقی جدید یا واقعی تر قدمهای محکمی برمیداره که با «قلبی زمستانی» برخورد می کنه و منقلب میشه! چون معمولا طبق موقعیت وی انتظاری از اینهمه بی تفاوتی نباید داشته باشه، اما همین سردی استفان اون رو دوچندان عاشق می کنه. شخصیت استفان شخصیتی تودار و کم حرفه بیشتر خواهان جلب توجهی از سمت یک عشق آتشین داره و ثابت کردن خود برای خود. او خصوصا می خواست برای خود و اطرافیاناش ثابت کنه که میتونه فاتح یک قلبی باشه که شاید اون رو برای وی محال می دونن (بخاطر مرموزی و سردی). و از طرفی دوست نمی داشت که بعدها شکستی از سمت کمیلی بچشه - چون کمیلی یک شخصیت زیبا - مستقل - با اعتماد بنفس- نترس در رابطه و روراسته. و در آخر سکانس و پایان - نگاه سیرنشدنی، مضطرب، عاشقانه، تحسرآمیز، درهم آمیخته در زیباییِ کمیلی، روح استفان رو برای بار آخر ارضا می کنه. و رضایتی در وی پدیدار میکنه که با رنجی درهم آمیخته شده. او با داشتن این قاب عشق، سرمسته و حتی لذت هم میبره...
فیلم خیلی خوبیه از دست ندین.
این فیلم روایتگر پیچیدگیهای احساسات انسانی و عشق نهفته در پس سردیهای ظاهری(یه جورایی ما آدم ها همیشه این ژست رو داریم.)
عشق، خیانت، و پیچیدگیهای روانی شخصیتها که همیشه باهاش در گیر هستیم.
یکی از آثار بهیادماندنی سینمای فرانسه است که تجربهای بینظیر و پر احساس را برات فراهم میکنه.
بازی درخشان دنیل اوتوی و فیس عالیش برای این فیلم.یکی از نکات برجسته فیلم همین نحوه نشان دادن سردی و بیتفاوتی ظاهری استفان است که در تضاد با شور و حرارت کامی و مکسیم قرار داره و شاید از اینکه نتونه از پس عاشقی بر بیاد دوست نداره به خودش ضربه بزنه و احساساتش رو بروز بده.
موسیقی کلاسیک نیز در این فیلم نقش مهمی ایفا میکند. قطعات زیبای ساخته شده توسط موریس راول و اجراهای برجسته، احساسات و حالات روحی شخصیتها را به خوبی منعکس میکند.
اگر به دنبال فیلمی هستید که نه تنها داستانی عاشقانه و جذاب داشته باشد، بلکه با دیالوگهای عمیق و تأملبرانگیزش شما را تحت تأثیر قرار دهد، "قلب در زمستان" انتخابی عالی است.
فیلم خیلی خوبیه از دست ندین.
عشق، خیانت، و پیچیدگیهای روانی شخصیتها که همیشه باهاش در گیر هستیم.
یکی از آثار بهیادماندنی سینمای فرانسه است که تجربهای بینظیر و پر احساس را برات فراهم میکنه.
بازی درخشان دنیل اوتوی و فیس عالیش برای این فیلم.یکی از نکات برجسته فیلم همین نحوه نشان دادن سردی و بیتفاوتی ظاهری استفان است که در تضاد با شور و حرارت کامی و مکسیم قرار داره و شاید از اینکه نتونه از پس عاشقی بر بیاد دوست نداره به خودش ضربه بزنه و احساساتش رو بروز بده.
موسیقی کلاسیک نیز در این فیلم نقش مهمی ایفا میکند. قطعات زیبای ساخته شده توسط موریس راول و اجراهای برجسته، احساسات و حالات روحی شخصیتها را به خوبی منعکس میکند.
اگر به دنبال فیلمی هستید که نه تنها داستانی عاشقانه و جذاب داشته باشد، بلکه با دیالوگهای عمیق و تأملبرانگیزش شما را تحت تأثیر قرار دهد، "قلب در زمستان" انتخابی عالی است.