تلاش هزار ساله ی مردی (جکمن) برای نجات زندگی زنی (وایس) که دوست دارد؛ در هیئت یک فاتح اسپانیایی قرن شانزدهمی، یک دانشمند در زمان حال و یک فضانورد در قرن بیست و ششم.
این فیلم رو وقتی 18سالم بود دیدم و اولین تجربه ی من از فیلم های ارنوفسکی بود و میتونم بگم که همین باعث علاقه ی من به شاهکارهای ارنوفسکی شد.
فلسفه ای که در ساخت این داستان هست بشدت خاص و گیراست و بنظرم میتونه خیلی ابعاد دریافتی متفاوتی داشته باشه.
لدت دیدنش رو از دست ندین :)
پاسخ
۰
۰
۰
۲ ماه پیش
iss
ارنوفسکی حقه باز قدیمی...موزیک منسل نجاتش داده.همین
پاسخ
۰
۰
۰
۱۲ ماه پیش
rahimii12
نمیخوام مانع این بشم که ببینینش اما واقعا تنها حسنش حضوره هیو جکمن بود...اما در کل فیلم یه سوپ از کلی باور فلسفیه که هرکدوم به تنهایی کفایت میکنه برای یه فیلم...و فیلم معنای واحده خودشو از دست داده با حضور تمامیه این المان ها با هم
پاسخ
۰
۰
۰
۲ سال پیش
sanazz
اون عشق در حقیقت که به نور میرسه همونی که دنبالشه خودشه هر راهی که میره و تمامه تلاشهاییکه که میکنه در هر زمانیکه روحش در جسم های مختلف زندگی میکنه تا به نور برسه و در آخر بهش میرسه(خودش)🙂عالی بهترین و پر از حقیقت های دردناکی که در آخر به نور درونت میرسونه و کامل بودن رو میبینی که از اول بودی و الان بهش رسیدی و میبینی هیچی نبوده و فقط خودت بودی چقدر اون حس تجربه قشنگیه،اینکه تا به نور نرسی همچنان روحت برمیگرده و در جسم های دیگه ای بدنبال واقعیته،در آخر متوجه میشه قدرت دستشه و به اوج میرسه و به نور درونش میرسه و از برزخ خیالی(فکری) در میاد..
پاسخ
۰
۱
۰
امتیاز ۱۰ از ۱۰
۲ سال پیش
نظر حاوی اسپویل میباشد!
مشاهده
Shahin_Ag
اشارات خوبی به درخت حیات در کابالا و فرهنگ های باستانی مایا داره یه فیلم معمایی و ماجراجویی خوب
فلسفه ای که در ساخت این داستان هست بشدت خاص و گیراست و بنظرم میتونه خیلی ابعاد دریافتی متفاوتی داشته باشه.
لدت دیدنش رو از دست ندین :)