R

یک نویسنده به همراه بهترین دوستانش در روز عروسی اش به یاد دوران جوانی، تجدید دیدار کرده و خاطرات آن زمان را مرور می کنند و بعضی از آنها را دوباره انجام می دهند...

داستان فردی به نام خاویر لومبارد که از زادگاهش پاریس تبعید شده است. حال بهترین دوست او ناتالی می باشد، دختری بانفوذ و رده بالا.

یک تکلیف نوشتاری خلاق نتایج پیچیده ای را بین یک معلم و دانش آموز با استعداد او به همراه دارد.

«بن» و «کیتی» زوجی هستند که با هم ازدواج کرده اند و در پانزده سالی که از وصلت آن ها می گذرد از مشکلات بسیاری هراه با هم عبور کرده اند...

فضانوردي به نام «اسپنسر آرما کاست» (دپ) در جريان مأموريتي در فضا جانش به خطر مي افتد. اما در آخرين لحظه او را نجات مي دهند و به کره ي زمين باز مي گردانند. در حالي که همسرش، «جوليان» (ترون)، آرام آرام، متوجه مي شود گويي مردي که از فضا بازگشته، آن «اسپنسر»ي نيست که به فضا رفته بود...

مجموعه ای از بیست و چند ساله ها سعی می کنند با روابط، تنهایی، میل و روان رنجوری فردی خود کنار بیایند.

این فیلم داستان اتفاقاتی که بعد از یک معامله مواد مخدر روی میدهد را به تصویر می کشد. داستانی که از سه زاویه متفاوت گفته می شود...

به سارقی پس از پایان یک پروژه خیانت می شود. او با بازگشت به شیکاگو تصمیم به انتقام می گیرد.

«ویلسن» (استامپ)، مجرم انگلیسی که پس از نه سال حبس آزاد شده، با شنیدن خبر کشته شدن دخترش، «جنی» (جرج) در یک تصادف اتومبیل؛ به لس آنجلس می رود و پی گیر ماجرا می شود.

یک دانشمند علوم کامپیوتری بنام «هانن فالر»، مساله‌ای خیلی مهم را کشف کرده است. او قصد دارد این کشف جدیدش را به همکارش «دوگلاس هال» بگوید، اما احساس می کند کسی به دنبال اوست

در دوران امپراطوری سن پیترزبورگ، "ایگن اونگین" نجیب زاده ای بی باک است که در بی قراری، پشیمانی و مالیخولیا رنج می برد. بوسیله دوستش "لنسکی" او به "تاتیانا" جوان معرفی می شود و...

«ژنرال جو کامبل» (کرامول) از فرماندهان شایسته ی ارتش و ظاهرا شخصیتی بی عیب و نقص است. وقتی که دختر ژنرال، «سروان الیزابت کامبل» (استفانسن) به طرز فجیعی به قتل می رسد، او دچار بحران شخصیتی و سیاسی می شود. حالا «پل برنر» (تراولتا)، افسر بخش جنایی ارتش و «سارا نهیل» (استوو)، افسر آگاهی، مأمور رسیدگی به پرونده ی قتل می شوند...

داستان فیلم در مورد دو خلافکار است که وقتی به حبس ابد محکوم می شوند، تازه به ارزش زندگی پی می برند…

داستان فیلم از جایی شروع میشود که بعضی از افراد در کنار دریاچه ناپدید میشوند ...

سه دختر نوجوان که در دبیرستان شان از مشهورترین ها هستند، دختری را که بعنوان زیباترین دختر مدرسه انتخاب شده است را می دزدند، و در این بین او به طور تصادفی کشته می شود...

پنج دوست تصمیم میگیرند که آخر هفته را به سرگرمیی و خوشگذرانی بپردازند، و طی این مدت باید با یکدیگر و شیطان درون شان سر و کله بزنند...

یک نوجوان ساده لوح به اردوگاه بازپروری فرستاده می شود که والدین و دوستان تنگدستش به او مشکوک هستند که یک لزبین است.

مگی 19 ساله در یک کتابفروشی لزبین/دگرباش جنسی کار می کند. مادرش در حال طلاق گرفتن است و از خودش دعوت کرده است که پیش مگی بماند. مگی به او نگفته است، او لزبین است. دوست دختر جدید او نیز نقل مکان می کند.

وکیل دادگستری نیویورک که برای دفاع از یک قاتل که از مرگ فرزندش انتقام گرفته است، استخدام شده است، با توجه به خواسته های خود برای موافقت در برابر خواسته های اخلاقی مشتری خود، مسیر خود را انتخاب می کند که ...

بيل لي از نوعي ماده ي مخدر استفاده مي کند که اعتقاد دارد در کار نويسندگي به او کمک مي کند. سرانجام بيل تصادفا همسرش، جون را مي کشد...

از زنی با قدرت ادراک بالا و مافوق الطبیعه برای کمک به پیدا کردن زنی که ناپدید شده است درخواست کمک می شود.

در مورد داستان های عاطفی یک خانواده از هم پاشیده که درگیر یک فاجعه غیرمنتظره می‌شوند.

خدا به تیلور فری دستور می دهد که با الهام از خانواده دیوانه و ناکارآمدش فیلمی بنویسد، اما شیطان نقشه های فریبنده خودش را دارد.

وقتی مردم شروع به دریافت نامه‌های مملو از فحاشی‌ می‌کنند، یک مهاجر ایرلندی جنجالی متهم به این جنایت می‌شود.