فنلاند

بر اساس حوادث واقعی، داستانی حماسی از مبارزه ی انسان برای بقا. جسی کتولا، هنگام رکود بزرگ فنلاند با رویایی از آینده خوب به آمریکا رفت. در یک شب تابستانی در سال 1930، اراذل و اوباش ناسیونالیستی کتولا را از خانه اش ربودند. پس ضرب و شتم او را به روسیه شوروی فرستاند، حالا تنها آرزو و رویای او بازگشت کنار خانواده هست...

کارآگاه پلیس عجیب و غریب، در فنلاند، در حالی که سعی می‌کند خانواده‌اش را کنار هم نگه دارد، به کاخ ذهنش می‌پردازد تا جنایات نفرت‌انگیز را حل کند. اگر شرلوک در فنلاند مستقر بود، این چنین بود.

داستان رقابت تنیس 1980 بین بیورن بورگ آرام و جان مک انرو بی ثبات است.

دختری بنام سارا پس از آنکه به بیماری لاعلاجی مبتلا می شود، تصمیم می گیرد برای نجات خانواده‌اش از درد از دست دادن او، خود را شبیه سازی کرده و به کلون خود آموزش دهد که شبیه او باشد. اما پس از آنکه سارا به طرز معجزه آسایی بهبودی پیدا می کند، یک مشکل بزرگ دارد، مطابق قانون، فقط یکی از این دو سارا می توانند وجود داشته باشند...

لاین که مجبور به سفر با دوست پسرش می شود، شروع به تجربه پیشگویی های مرتبط با اسطوره شهری "خزنده" می کند...

یک کارآگاه هفت سال پس از ناپدید شدن دخترش به شهر خود برمیگردد و سعی می کند ارتباطی با پرونده فعلی پیدا کند...

یک جوان بعد از مرگ یکی از دوقلوهایش، باید با حقیقتی غیرقابل تحمل درباره‌ی قُل باقی‌مانده روبه‌رو شود...

دختری که ناامیدانه سعی می کند مادر سختگیر خود را راضی کند، یک تخم عجیب را کشف می کند. او آن را پنهان می کند، اما وقتی از تخم بیرون می آید، آنچه ظاهر می شود همه آنها را شوکه می کند...

چند خواننده کم شعور و بی عقل سفری را برای غلبه بر ترسشان و رسیدن به یک جشنواره موسیقی اغاز میکنند و...

چند نوجوان در طول یک تعطیلات در سال ۱۹۶۰ کمپ زده بودند و شبانه در چادرشان مورد حمله قرار میگیرند...

درباره گروهی از سربازان تازه کار شوروی است که در جنگ خونین افغانستان گیر افتاده اند، جنگی که توسط قدرتمندان آغاز شد...

در یک شهر دور افتاده در ایسلند، پلیس به شدت تلاش می کند تا جنایتی را حل کند که طوفانی قدرتمند بر شهر فرود می آید...

پیوند انکار ناپذیر دوستان و مادام العمر نیل و گیلبرت هنگامی که نیل آرزوی جادویی را انجام می دهد تا حدی آزمایش می شود. با کمک همسایه کاریزماتیک نیل، جیمی و ایده های وحشی گیلبرت، نیل یک شب حماسی را تحمل می کند...

یک شمشیر باز استونیایی که در حال فرار از دست پلیس مخفی روسیه اشت، مجبور می شود به وطن خود بازگردد. او به محض اینکه به وطنش می آید در یک مدرسه محلی بع نوان دبیر تربیت بدنی مشغول به کار می شود. اما همچنان گذشته اش بر روی زندگی فعلی اش تاثیرگذار است و

داستان دو نوجوان که تابستانی فراموش نشدنی را همراه با سایر پرندگان خشمگین در کمپ اسپلینتروود می گذرانند...

در حالی که قطاری راه خود را به سمت دایره قطب شمال می پیوندد، دو غریبه سفری را با یکدیگر به اشتراک می گذارند که دیدگاه آنها را نسبت به زندگی تغییر می دهد...

داستان واقعی خارق العاده یک مرد به نام امین که در آستانه ازدواج مجبور می شود گذشته پنهان خود را برای اولین بار فاش کند.

در فیلم حفره ای در زمین پس از ناپدیدشدن کوتاه مدت فرزند کوچک سارا که کریس نام دارد، او به خانه بازگردانده می‌شود اما رفتار کریس به شکل نگران کننده‌ای تغییر کرده است…

در طول تابستان، گروهی از کودکان زمانی که بزرگترها نگاه نمی کنند، قدرت های تاریک و مرموز خود را آشکار می کنند. در این مهیج ماوراء الطبیعه جذاب، زمان چرخشی خطرناک به خود می گیرد...

ویل معتقد است همسرش روزالیند از قتل شدید فرزندشان بی گناه است، فقط برای کشف حقیقت ویرانگر پشت گذشته وی، وی را به یک جنایت حل نشده دیگر پیوند می دهد...

داگویل نام فیلمی درام ساخته لارس فون تریه کارگردان دانمارکی و بازی نیکول کیدمن است. فون تریه برای ساخت این فیلم نامزد نخل طلای بهترین کارگردانی در جشنواره فیلم کن شد. داگویل شهر کوهستانی در ایلات متحده می باشد که جمعیت آن بسیار کم است و مردم شهر انسان های ساده اند که به کار خودشان مشغول هستند، تا اینکه در یک شب فردی به نام گریس که از دست تعدادی گانگستر در حال فرار است به این شهر پناه می برد. روز بعد ساکنان داگویل در یک نشست همگانی به ماندن گریس رای می دهند به این شرط که او بتواند در طی دو هفته همدردی آنها را جلب کند…

فیلم داستانی (نیمی از من) بر اساس وقایع واقعی ساخته شده و داستانی باورنکردنی برای بقا از یک زن فنلاندی را روایت می کند. سرگرمی اوقات فراغت او این است...

مردي با قطار وارد هلسينکي مي شود. اراذل و اوباش در آن جا به شدت کتکش مي زنند و هر چه دارد مي دزدند. او را به بيمارستان مي برند و در آن جا او را مرده اعلام مي کنند. کمي بعد مرد به خود مي آيد و به راه مي افتد، اما تمامي خاطرات گذشته از ذهن او پاک شده اند .

قصه ی فیلم از خاطرات یک سرباز اس رائیلی (آری فولمن) از حادثه اردوگاه پناهندگان صبرا و شتیلا که درآن دست کم 800 فلسطینی، در جریان جنگ داخلی لبنان کشته شدند، حکایت دارد و خیلی صادقانه از اهمال دولتمردان اس راییلی سخن می گوید و به مسیحیان لبنان اشاره می شود که مسئول کشتار صبرا وشتیلا هستند