China

در آخرین سال های سلسله سانگ جنوبی، زمانی که کشور از مشکلات داخلی و خارجی رنج می برد. داستان ژانگ سانفنگ را روایت می کند که به هنرهای رزمی علاقه زیادی داشت. زمانی که فرقه او نابود شد، او نیز در...

یک رقصنده نفرین شده و یک نوازنده جامعه را با کنسرت های برقی در این اپرای راک متحرک متحیر می کنند...

داستان زن و مردی جوان که با یک هدف به شهر می روند و آن هم ملاقات کردن معشوقه های شان است ولی در آن جا شاهد تغییرات اجتماعی می شوند.

داستان حول محور سه زن در سنین و شخصیت های مختلف است که تبدیل به دوستان صمیمی یکدیگر شده و در مسیر رسیدن به اهدافشان یکدگیر را یاری میکنند.

زمانی که اون دختر چشماشو باز کرد باد خونین ده ساله قلب های لو ران رو به حرکت دراورد شکوفه های هلو هنوز که هنوزه شکوفه میدن اما اون دختر با نفرت متولد شد و خیلی وقته که دیگه بی گناه نیست

در دهه 1930، جیانگ شین، ثروتمندترین دختر خانواده حافظه خود را از دست داد. دو شیائوهان، یک دزد هویت او را گرفت. جیانگ در خانه قدرتمندترین تاجر در شانگهای از خواب بیدار می شود. مردی که جیانگ عمیقا او را دوست دارد نیز در جستجوی ...

سرنوشت چین باستان به دست دخترکی است که باید آخرین تخم اژدها را پیدا و سرنوشتش را محقق کند.

خانواده فیول تصمیم می گیرند به غرب نقل مکان کنند، غافل از اینکه آنها در دامی می افتند که توسط یک گربه نرم صحبت می شود.

ازدواج ترتیب داده شده بین لی رونگ و پی ون ژوان در 18 سالگی. پس از یک پیوند بدون عشق که 30 سال طول کشید، آنها می میرند اما در 18 سالگی دوباره بیدار می شوند و فرصتی برای طلاق پس از ازدواج مجدد پیدا می کنند.

تیان سانقی همینطور که بزرگتر میشود علاقه اش به کالبد شکافی بیشتر میشود. او یک برادر بزرگتر داشت که همیشه کنار او بود و سال‌های خوبی را با هم سپری می‌کردند. یک روز به طور مرموزی برادر او ناپدید می‌شود. تیان سانقی هم عهد میبندد که …

دو افسر به یک بازرس تایلندی می پیوندند تا پرونده های عجیب و غریب از جمله قتل های مرتبط با قاچاق پروانه را حل کنند. زمانی که یک قاتل زنجیره ای یکی از آنها را هدف قرار می دهد با خطر مواجه می شوند.

داستان یک کارمند به نام نینگ منگ که آرزوی ترقی و ترفیع در شغل خود را دارد. اما رئیس او‌ گمان می کند که وی شایسته شغل خود نیست بنابراین می خواهد اخراجش کند. اما قبل از این کار به او فرصتی می دهد تا ...

درمورد جی لینه که ارزوهای بزرگی داره رویای قبولی تو امتحانات آزمون ورودی دانشگاه رو داره اما به طرز غیرمنتظره ای از فهرست داوطلبین خارج میشه و حتی فرصت شغلی تو مدرسه رو هم ازدست میده اما مشوقش لیو چیائو ژن تصمیم میگیره برای هدفی که داره بجنگه...

سرسخت لو شیائو لو که در دهه 1990 چین در زندگی طبقه کارگر متولد شد، با اکراه در 19 سالگی در کارخانه ساخارین شهر مشغول به کار شد و احساس فشار برای سازگاری می کند.

یک دانشجوی معمولی که متوجه می شود قدرت سفر در زمان را دارد، به اشتباه سه امپراتور را از سلسله های مربوطه خود به امروز باز می گرداند.

جو "Qiao En" Chen (Easy Fortune Happy Life, Fated to Love You) و وانگ کای (Nirvana in Fire) در یک درام عاشقانه درباره زنی بازی می کنند که به هر چیزی که می خواست می رسد، اما متوجه می شود که به قیمت تمام شده است. خیلی آدم او...

در سال 1937 با آماده شدن ارتش ژاپن برای آغاز یک جنگ تهاجمی تمام عیار علیه چین، اوضاع در شمال پر تنش میشود. در همان زمان ژانگ سونگلینگ که در آستانه عروسی قرار داشت، دسیسه های یک خائن منجر به قتل عام خانواده اش می شود. از این رو او قاطعانه به ارتش می پیوندد تا شجاعانه در برابر دشمن بجنگد.

داستان عاشقانه ای بین دو دنیای موازی، دنیای داستانی رزمی و دنیای روزمره کاری، دو نفر که تقریبا از هم متنفرن، تبدیل به یه زوج عاشق میشن

شانگگوان ژی که به پان یوه پس از قتل زندگی گذشته‌اش بی‌اعتماد است، به بررسی پرونده‌های قدیمی می‌پردازد که بی‌گناهی او را آشکار می‌کند. همانطور که آنها با قبیله های روبرو می شوند، او متوجه می شود که او او را دوست داشته است، اما تله یک مغز متفکر شادی تازه یافته آنها را تهدید می کند.

مارک بعد از اینکه از یک حمله خشونت آمیز جان سالم بدر می‌برد تصمیم می‌گیرد برای فاصله گرفتن از دنیای واقعیات، یک شهر مینیاتوری مرتبط با جنگ جهانی ایجاد کند تا روحیه خودش را باز یابد.

داستان عملیاتی بزرگ علیه یک قاچاقچی بدنام مواد مخدر در تایلند است که باعث تغییر سرنوشت گروه مبارزه با مواد مخدر هنگ کنگ می شود و فرمانده ی گروه مردان خود را از دست می دهد.

داستان درمورد دختریه که همه تلاشش رو تو شهری بزرگ کرده تا پس انداز کنه و برای کمک به تجارت خانوادگیش پول دربیاره اما بیکار میشه و مجبوره به زادگاهش برگرده از طرف دیگه رییسش هم با شکستی بزرگ مواجهه میشه و به امید تغییر اوضاع و مشورت گرفتن از استاد بازار سرمایه که دوران بازنشستگیش رو در شهری کوچیک میگذرونه به زادگاه کارمندش میاد و اینطوری دوباره سر راه هم قرار میگیرن و دختر با تشویق و راهنمایی های رییسش تصمیم میگیره راه کارآفرینی رو پیش بگیره