India

بعد از اینکه همکار یک آدم کش و همکار یک پلیس نیو اورلئانی کشته می شوند، دو عضو باقی مانده برای نابودی دشمن مشترکشان اتحادی را در میان خودشان تشکیل می دهند و

یک سیاستمدار جوان در حال برنامه ریزی شگفت انگیز برای ارتقاء رتبه است، تا اینکه ناگهان دچار تغییراتی در خود می شود که در هر حرکت کج و کوله اش دخالت می کند...

زندگی چند نفر، چه خوب و چه بد، تحت تأثیر رفتارهای دیگران قرار می گیرد که به سختی با آنها ارتباط دارد...

داستان زندگی کاپیتان ویکرام باترا را روایت می کند که در جنگ کارگیل بین هند و پاکستان با شجاعت رهبری افرادش را برعهده داشت...

فعالیتهای ماوراءالطبیعه در یک منطقه سرسبز و متروکه، اما رویدادهای وحست آور ممکن است آنقدرها هم که فکر می کنند غیرطبیعی نباشند...

پس از گرفتن گانگستر مخوف گانی بهایی، راکویر شیکاوات یا همان Radhe به دنبال شکار می رود تا ثروتمندترین مرد شهر را پیدا کند که مخفیانه یک سندیکا جنایت را اداره می کند...

"جای ویردان سینگ" و "میرا پاندیت" در لندن با یکدیگر آشنا شده، عاشق هم شده و یکدیگر را به خانواده هایشان معرفی می کنند. اما پس از مدت کمی از هم جدا شده و "میرا" به هندوستان بازمی گردد و "جای" به آمریکا می رود. دوست "جای" سعی می کند او را متقاعد کند تا به دنبال عشقش برود...

“آناند” که به سرطان مبتلاست، تصمیم میگیرد از باقی مانده ی روزهای عمرش نهایت لذت را ببرد. دکتر “بهاسکار” که درمان و مراقبت از آناند را به عهده دارد، کتابی درباره ی او می نویسد که برنده ی جایزه ی ادبی سال می شود. مراسم اهدای جایزه آغازگر روایتی است که سرگذشت آناند را روایت میکند…

در سال 1983، هنگامی که هند هنوز مستعمره بریتانیا بود، حاکم نظامی منطقه، سروان راسل، شرط می گذارد که اگر اهالی دهکده چامپانر بتوانند مردانش را در بازی کریکت شکست دهند، کل ایالت را برای مدت سه سال از پرداخت مالیات معاف خواهد کرد...

سرنوشت یک آرایشگر محلی یک شبه تبدیل می شود، وقتی که او به رأی واحد تصمیم گیری در انتخابات دهکده تبدیل می شود...

دون (شاهرخ خان)، بعد از سلطه بر دنیای تبهکاران آسیایی، بر اروپا چیره می شود. اما روئسای فعلی تبهکاران اروپایی و همینطور مردان قانون سر راه او قرار دارند...

یک مرد ساده از بمبئی بنام ویجی (شاهرخ خان)، توسط پلیس به کار گرفته میشود تا به جای یک تبهکار حرفه ای بنام دون(شاهرخ خان)، که چهره‌ای مشابه او دارد، وارد یک باند قاچاق شود. اما همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود و کارآگاهی که با او در ارتباط بوده کشته می شود. اکنون ویجی خودش به تنهایی باید هویت واقعی اش را اثبات کند...

توماس و بیا هم اکنون با پیتر و خانواده خرگوش وی ازدواج کرده اند و زندگی می کنند. پیتر به شهر بزرگ می رود و در آنجا شخصیت های سایه ای را ملاقات می کند و در پایان ایجاد هرج و مرج برای کل خانواده می کند...

یک زوج آمریکایی به میمی پیشنهاد دو میلیون روپیه میدن و در عوضش از اون میخوان تا بصورت رحم اون بچه دار شن، اما این زوج بعد از باردار شدن میمی نظرشون عوض میشه؛ حالا میمی که مجرد هم هست مونده با یک بچه تو شکم در جامعه متعصب هند...

زن انگلیسی جوانی برای ساخت فیلم مستندی درباره استقلال هند، راهی این کشور می شود و در این بین با ۵ مرد جوان همراه می شود…

فیلم هندی ستاره های روی زمین با اقبال بسیار زیاد در هند و سایر جهان رو به رو شد و توانست به معدود فیلم های هندی تبدیل شود که توانست به لیست 250 فیلم برتر IMDB راه پیدا کند. ایشّان آواستی کودکی نه ساله است که یک سال در کلاس سوم مردود شده و علی رغم برادر بزرگترش در کلاس از همه ضعیف تر است و به همین خاطر بارها توسط پدر و همکلاسی هایش تحقیر می شود. عاقبت وی با کارهای اشتباه خود، باعث به تنگ آمدن پدرش می شود و او ایشان را به مدرسه شبانه روزی می فرستد. اما...

سانجی، راجپوتی از جهان آباد، عاشق آدیتی، اهل جیپور است. آنها می خواهند ازدواج کنند، اما نمی خواهند به خانواده های خود آسیب بزنند. بنابراین آنها با تنظیم مجموعه ای جعلی از والدین قصد ازدواج دارند. آیا آنها موفق خواهند شد؟...

داستان در مورد سیاست پیرامون زمین و وضعیت کشاورزان است. این نشان داد که ویجی به کشاورزان فقیر در مبارزه با صنایعی که زمین های خود را به دست آورده اند کمک می کند...

سه احمق، فیلمی کمدی درام به کارگردانی راجکومار هیرانی و با بازی عامر خان است. دو دوست در جست و جوی رفیق دوران دانشگاه شان «رانچو» هستند. طی این مدت آن ها خاطرات تلخ و شیرینی که با رانچو داشته اند را به یاد می آورند، کسی که باعث شد آن ها در مورد همه چیز متفاوت فکر کنند و به همین دلیل تمام اطرافیان شان آن ها را احمق خطاب می کردند…

یک مامور اطلاعاتی سرسخت اما درخشان هند یک عملیات مخفیانه را برای خنثی کردن مغز متفکر پشت مجموعه ای از حملات تهدید کننده امنیت ملی هدایت می کند...

در دهکده ای به نام باگادپور، پسری که آماده ازدواج است، باید با تبعیت از یک سنت قدیمی، دختر مورد علاقه خود را برباید تا بتواند با او ازدواج کند. بر همین اساس، دختری به نام روحی که به تسخیر یک شبح اهریمنی درآمده، ربوده می شود...

اتفاقاتی عجیب و غریب، وحشتناک و بی سابقه در پارک مرکزی به وقوع می پیوندد. یک معلم علوم دبیرستان، به همراه همسرش تمام تلاشش را برای زنده ماندن می کند...

در این فیلم مردی به نام «سردار خان» قسم می خورد تا انتقام خون پدرش را از مخوف ترین مرد شهر بگیرد…

جان یک بیگانه فضایی است که از سیاره ای به نام ماگادور گریخته و به زمین پناهنده شده است. او در واقع چهارمین نفر از 9 نفری (که اصطلاحا به آنها ماگادوریان می گویند) است که از این سیاره خارج شده و به زمین آمده، 3 ماگادوریان قبلی کشته شده اند و حالا جان تنها کسی است که باید از میان برداشته شود و ماگادوریان ها هم قصد دارند برای نابودی او به زمین بیایند...