عاشقانه

طی یک سری ماموریت ها ، مردی درمی یابد که افرادی که برای آنها کار کرده است با سازمان های خطرناک ارتباط غیرقابل بیان دارند.آنها با کمک یکی از دوستان او ، سرنخ هایی را برای کشف حقیقت جمع می کنند.از خردسالی ، لی جون جی تحت مراقبت عاشقانه والدینش بزرگ شد. او زندگی ای را انجام داد که در تعریف خانواده خوشبخت بود.والدین او دانشمند برجسته ای بودند اما وقتی او دوازده ساله شد ، آنها ناگهان در یک تصادف درگذشتند.پس از یتیم شدن ، لی جون جی به زادگاهش چونگ های فرستاده می شود.شایعات مبنی بر اینکه پدرش به کشور خود خیانت می کند شروع به گسترش می کند و اقوام وی از پذیرفتن وی خودداری کردند.لی جون که خانه ای ندارد ، به یتیم خانه ای فرستاده می شود و در آنجا با شی یون هائو ملاقات می کند.آنها به بهترین دوستان هم تبدیل می شوند و از طریق توصیه یک ضخص ، به عنوان استخدام های جدید وارد یک آژانس امنیتی می شوند.

چا یون دونگ (پارک هانا) دختری است که همیشه در برابر بی عدالتی ایستادگی می کند. این موضوع او و خانواده اش را در وضعیت سختی قرار می دهد. تقریباً در این زمان ، كانگ ته این (كو سون وون) به چا یون دونگ قول می دهد. این قول برای چا یون دونگ و خانواده وی بسیار حیاتی است ، اما اون زیر قولش میزنه . این خلف وعده باعث نابودی خانواده چا یون دونگ می شود…

درمورد یه معتاد به خریده که یه شبه همه چیزش رو ازدست میده ، سریال حول محور جنگ تجاری بین فروشگاههای آنلاین و مراکز خرید میچرخه

اما و دکستر برای اولین بار در شب فارغ التحصیلی با هم ملاقات می کنند. فردا باید راه خود را بروند.

زن جوانی به دنبال نجات غریقی در شهر کوچکی می گردد که قبلا او را نجات داده است.

دو دوست، سعی می ‎کنند در تابستانی که مراسم عروسی‎های زیادی برگزار می‎ شود، در هر مراسم که دعوت شدند به عنوان بهترین دوست یکدیگر رفتار کنند...

داستان پسری که پس از طرد شدن از طرف خانواده خود روی کمک دختر همسایه اش که یک کتابدار دست و پا چلفتی می باشد، حساب باز میکند.

داستان با تلاش پسری آغاز می‌شود که قصد دارد دختری را که در یک مهمانی دیده، به خود علاقمند سازد؛ اما دختر به او توجهی نمی‌کند...

داستان هاستلر وایت است که سینما را تبدیل به صنعت دیگری می کند. گفته می شود ادای احترام به سینمای کلاسیک هالیوود است.

شیزوکو یک دانش آموز سخت کوش است که علاقه‌ای به اجتماعی بودن ندارد، ناخواسته با هارو، که از نظر احساسی بسیار لطیف است در مدرسه دوست می‌شود.

ناسا یوزاکی،که در طول عمرش بخاطر اسم عجیبش مورد تمسخر قرار گرفته بود، میخواهد که بخاطر چیزی بیشتر از اسمش در یادها بماند. خوشبختانه، ظاهرا در راه درستی قرار گرفته و در آزمونهای آزمایشی کشوری، رتبه‌ی اول را دارد و قرار است وارد دبیرستان مورد نظرش شود. اما زندگی‌اش در یک شب با دیدن دختری در راه برگشت به خانه‌اش عوض میشود.

گروهی از مردان جوان را دنبال به شهر خود باز می گردند تا آخرین روزهای دوست خود را به جشن زندگی و دوستی تبدیل کنند.

داستان A Yin، یک جانور کوشا Shuining و گو جین، پسر خدای واقعی که قدرت جادویی او مهر و موم شده است. آنها به طور تصادفی یکدیگر را ملاقات کردند و سفر را برای یافتن جوهر جاودانه فنگ یین آغاز کردند.

می گویند زن ها بدجنس هستند. آنها نوسانات خلقی دارند و سرسخت هستند. وقتی چیزی را دوست دارند، برخلاف احساسات خود عمل می کنند. و او، ایرین، گفته می شود که بدترین بدترین ها است - "شیطان". با این حال، دامپزشک جوان یک ...

انتقال به مدرسه جدید درست قبل از امتحانات ورودی کالج بخشی از برنامه شیا شیائو جو (هو یی ژوان) نبود. اما وقتی زندگی از او خواست که دقیقاً این کار را انجام دهد، تنها کاری که او می توانست انجام دهد این بود که سعی کند بهترین کار را انجام دهد...

زندگی جکی هاوارد بر اثر یک تصادف عجیب مختل می‌شود، او از خانه‌اش بیرون می‌رود و باید با سرپرست و خانواده‌ای 12 پسری در یک مزرعه در کلرادو شروع به کار کند...

جین یوان بائو، یک استاد جوان خوش تیپ و ثروتمند مجبور می شود با دختری که حتی او را نمی شناسد ازدواج کند. عروس قبل از شب عروسی فرار می کند، در عوض، یو چی لینگ شوخ طبع به دلیل پنهان کاری، عروس قلابی می شود...

دختر خادمی حقیر با شیوه های زیبا و با فضیلت خود توجه امپراطور را به خود جلب می کند. اما آیا او قادر خواهد بود در دادگاهی پر از درباریان دستکاری و توطئه های خرابکارانه آنها زنده بماند؟

لویینگ وی که یه کارمند اداری ساده است با تلاش تو آزمون وکالت قبول میشه اما ضربان متعددی به زندگیش وارد میشه ،ازدواجش از هم می‌پاشه و شوهر سابق بدهی هنگفتی رو به گردنش میندازه اما یینگ وی آدمی نیست که تسلیم بشه و تصمیم میگیره از راه قانونی وارد مبارزه بشه...

شش دوست صمیمی در مورد تمام جنبه های رابطه جنسی و روابط در تلاش بی پایان خود برای یافتن عشق واقعی صحبت می کنند.

آماندا، یکی از طرفداران سرسخت جین آستن، در لندن امروزی با دوست پسرش مایکل زندگی می کند، تا زمانی که متوجه می شود جای خود را با ساخته خیالی آستین، الیزابت بنت عوض کرده است.

جین آئه با مادرش سان اوک رابطه عشق و نفرت دارد. او آرزو دارد از خانواده و به خصوص از مادرش مستقل شود. جین آئه عاشق هون جائه می شود و با او ازدواج می کند. در همین حال، آنچه در انتظار جین است ...

شرکت هه فن شینگ به دلیل اختلاف سنیش با یوان سونگ در معرض فشارهای اجتماعی قرار دارد. تا اینکه با یه لو مینگ که فردی بالغ تر و با دانش است آشنا میشود…

گروهی از پزشکان ارتش برای کار در شیفت شب در بیمارستانی در سن آنتونیو برمی گردند.