عاشقانه

زندگی می کا به عنوان یک نیروی جدید در بیمارستان شلوغ کلان شهر ، خیلی کسل کننده نیست.با وجود مراجعه ثابت از بیماران برای دیدن و انواع تمرینات آموزشی ، می کا وقت کمی برای کار دیگری دارد ، اما او بدش نمی آید.شانس کمک به مردم و نجات جان همه آن چیزی است که او همیشه خواسته است و خوشحال است که سرانجام راهی برای تحقق این رویا پیدا کرده است.هنگامی که فرصتی جدید برای کمک به دیگران پیش می آید ، داوطلب می شود ، می کا در یک تمرین مشترک آموزش نجات اضطراری بین بیمارستان و تیم SWAT پلیس شرکت می کند ، تصمیمی که زندگی او را برای همیشه تغییر می دهد...

«رونی» (مایلی سایرس) به اصرار مادرش به یک شهر کوچک آمده و باید تابستان را با پدرش «استیو» (گرگ کینر) در آنجا بگذراند. پدر رونی یک پیانیست است…

رضوان خان» (شاهرخ خان)‌ مسلمانی از بمبئی است، که از سندروم آسپرگر رنج می برد، که باعث ضعف او در روابط اجتماعی شده است…

یک فرماندار جوان عاشق معلم سرخانه خود می شود. با این حال ، گذشته او ممکن است رابطه آنها را برای همیشه از بین ببرد...

ژو شنگ چن، پسر شاهزاده نان چن، ژنرالی موفقه که به کشور وفادار است. سوی شی یی نیز دختر یک خانواده محترم است که از زمان تولد به عنوان همسر ولیعهد منصوب شده است. با توجه به آشنایی هر دو خانواده آنها، سوی شی یی را برای یادگیری برخی مهارت ها به ژانوم ژو فرستادند. در آنجا ژو شنگ چن و سوی شی یی با یکدیگر دوست میشوند...

دختری جاودان که قبیله اش یعنی قبیله پوشین توسط ارباب شیطان دونگ فانگ مغلوب شد ده هزار سال بعد اون دختر به عنوان یه جاودان درجه پایین از قبیله اسمانی با نام شیائو لان هوا دوباره متولد شد لان هوا بدون اینکه بدونه همون ارباب شیطانی دونگ فانگ یعنی دشمن فانی خودش رو که در برج گیر افتاده بود زنده کرد...

شایعه ای درباره ی یه دانش آموز از خانواده ی ثروتمند تو مدرسه پخش میشه، شایعه ی اینکه این پسر از دوست هم سن و سال خودش بچه دار شده و خانواده ی پسر سعی میکنن شایعه رو از بین ببرن ولی شایعه خیلی بیشتر از قبل پخش میشه…

در نیکاراگوئه سال 1984، یک تاجر انگلیسی اسرار آمیز و روزنامه نگار آمریکایی مجبور به تلاش برای فرار از کشور می شود...

داستان در مورد عشق دو هزار ساله بای فنگ جیو و دونگ هوا دیجون هست، بای فنگ جیو تنها روباه دم قرمز و ملکه چینگ چو و دونگ هوا امپراتور سابق بهشت.. یک روز وقتی فنگ جیو از کوهستان عبور میکرد موجود ناشناخته ای بهش حمله میکنه اما اون به دست امپراتور دونگ هوا نجات پیدا میکنه، به خاطر قدر دانی و جبران لطف دونگ هوا تلاش میکنه تا به دونگ هوا توی جنگ با شیطان کمک کنه و ...

داستان درباره دو ستاره برجسته است که مخفیانه وارد یک ازدواج جعلی می شوند و با تلاش برای دفاع از ازدواج جعلی خود در ملاء عام، با دردها و ضعف های یکدیگر آشنا می شوند

گو شنگ نان به عنوان دستیار سرآشپز در هتل زیجینگ کار می کرد، او زنی بود که در راه تحقق رویاهایش بود و برای رسیدن به آن ها تلاش میکرد. او در موقعیت مناسب و در شغلی که عاشقش بود، آزاد بود که از طریق غذا عقاید خود را ابراز کند. وی علاوه بر داشتن یک شغل عالی، با خوشحالی در روابط مخفی خود با سرآشپز هتل قر ار داشت. متقاعد شده بود که آنها میتوانند زندگی مشترک زیبایی را بسازند، تا اینکه روزی سرآشپز هتل را در حال خیانت میبیند و …

یانگ چو مو با اینکه مهارت موسیقیایی ندارد ولی به صورت شانسی در یک آکادمی موسیقی پذیرش میشود و در آنجا با مو لیو یان ملاقات میکند و …

هان جی یول یک دامپزشک در شهر سئول است. او بخاطر پدربزرگش مجبور می شود مدتی را در یک روستا زندگی جا کند. جایی که با افسر آن جا یونگ آشنا می شود…

داستان درمورد ستاره سینمایی از دوران جمهوری خواهی و یه نویسنده تازه کار قرن حاضره که از مرزهای زمان و مکان عبور میکنن تا زندگی عاشقانه مشترکی رو با همدیگه تجربه کنن...

نو وو ری(ساندارا پارک) که تو کار مده مجبوره با دوست سابقش جی وون یانگ(کانگ سونگ یون) که خواننده یه گروهه تا پایان قرار داد اجارشون تو خونه مشترکشون زندگی کنند…

اوه سو جائه که جوان‌ترین شریک یکی از معتبرترین دفاتر حقوقی کشور است، قبلاً ثابت کرده است که برای تبدیل شدن به یکی از بهترین وکلای کشور آنچه لازم است را دارد. تحت تأثیر اصول خودپسندانه و آرزوی بی پایان او...

داستان یک دانشجوی فارغ التحصیل به نام تاماکی تصورو که دوران دانشگاهی خود را به یاد می آورد...

وقتی نویسنده گوشه گیر کتابهای کودکان و کارمند فداکار بیمارستان روانی درحال عبور از جاده می‌باشند مسیری شفابخش و خارق العاده روبرو میشوند...

سو دونگ هی با اینکه خانواده فقیری داشته اما آدمی با روحیه و مثبت است. او رویای طراح شدن در سر دارد و کم کم در این مسیر پیش می رود. دونگ هی تصمیم میگیرد خواهر زاده‌اش را به سرپرستی بگیرد و او را بزرگ کند…

در این دنباله بر مرداب آبی (1980)، دو کودک در جزیره ای زیبا در جنوب اقیانوس آرام گیر افتاده اند. بدون هیچ بزرگسالی که آنها را راهنمایی کند، این دو با هم زندگی ساده ای را رقم می زنند و در نهایت به نوجوانان برنزه عاشق تبدیل می شوند.

یک بیگانه که در حال گردش در کهکشان است از گروه خود جدا می شود و با دو ساکن جوان خطرناک ترین مکان جهان آشنا می شود: محله کرایدون لندن.

زندگی سه خانواده انگلیسی حومه شهر با عواقب غم انگیزی در هم آمیخته است.

کریگ پسری که به خاطر یک افسردگی سطح پایین مجبور می شود تا مدتی را در یک کلینیک بازپروری تحت درمان قرار گیرد.اما بخش مربوط به نوجوانان کلینیک تعطیل است و کریگ مجبور می شود درمان یک هفته ای خود را در بخش بزرگسالان بگذراند.

"اولیور تیت" پانزده ساله به سختی تلاش می کند در مدرسه محبوبیت به دست بیاورد اما وقتی دختری زیبا به او علاقه نشان می دهد،تصمیم می گیرد بهترین دوست پسر دنیا شود.از طرفی وقتی معشوقه قبلی مادرش به همسایگی آنها نقل مکان می کند رابطه شکننده پدر و مادرش تهدید می شود و...