اکشن

ونسا هلسینگ، اقوام دور شکارچی مشهور خون آشام ها، آبراهام ون هلسینگ، تنها بازمانده برای پیدا کردن مابقی خون آشام ها در سراسر جهان است. او آخرین امید بشریت است تا یک حمله را رهبری کند تا آن چیزی که گمشده است را برگرداند...

داستان فیلم حول‌محور جوانترین فرزند یک خانواده است که به خانه‌اش برمی‌گردد ، او در تلاش است تا زیر نظر پدر بیمارش که قبلا یک بوکسور بوده است به تمرین یک نوع هنر رزمی تلفیقی بپردازد و در مسابقات شرکت کند ، اما…

داستان درباره پسری به نام اچه و دختری به نام بابی است. اچه که دیگر با پدر و مادر خود زندگی نمی کند و بیشتر یک زندگی خیابانی را همراه با متور سواری دارد عاشق یک دختر پولدار می شود و ...

شعله خشم جانی بریز در گوشه ای از شرق اروپا دوباره بر افروخته می شود تا گروهی از شیاطین که قصد نابودی انسان ها را دارند بسوزاند...

سریال رم به صورت تمام و کمال نمایانگر طریقه و نحوه زندگی مردم آن دوره از تاریخ سرزمین روم باستان است. نبرد ها، جنگ های سردار بزرگ جولیوس سزار و به قدرت رسیدن او، کشته شدن ناجوانمردانه او در مجلس سنا، نبرد میان سرداران او و…

داستان درباره 3 قهرمان است که قصد دارند تا نقشه های یک جنگ افزار هوایی را از دست دشمن بدزدند ولی توسط زنی که همراهشان است مورد خیانت واقع می شوند و...

هنگامی که گروهی از افراد سختکوش متوجه می شوند که قربانی طرح پونزی کارفرمای ثروتمند خود شده ان ، آنها تصمیم به سرقت از اقامتگاه مرتفع وی می گیرند...

داستان درباره دختری به نام دختریست که او را عروسک (Emily Browning) صدا می زنند.بعد از اینکه مادرشان از دنیا رفت تمامی اموال خود را به 2 دختر خود بخشید ناپدری شان که از این قضیه خشمگین بود خواهر عروسک را کشت و عروسک را به تیمارستان فرستاد و...

تیم های عروسکی نینجا دارای یک پسر نوجوان برای انتقام از کشتار یک کارگر کارخانه کودکان فقیر هستند.

در آینده نزدیک، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا تیمی از جانبازان نظامی را برای بازیابی یک سلاح زیستی بیگانه از یک مرکز تحقیقاتی مخفی عالی در مدار زمین استخدام می کند...

استوبر، فیلمی اکشن کمدی به کارگردانی مایکل داوس است. کمیل نانجیانی، دیو باتیستا، ایکو اویس و کارن گیلان از بازیگران این فیلم هستند. یک مامور پلیس به نام ویک (دیوید باتیستا) بعد از تصادف خودرواش، یک راننده تاکسی اینترنتی اوبر به نام استو (کمیل نانجیانی) را استخدام می‌کند تا یک فروشنده مواد را دستگیر کند اما...

یک سرباز در بدن شخص دیگری از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که ماموریت او پیدا کردن بمب گذار قطار شیکاگو است...

متخصصان بهداشت و درمان، مقامات دولتی و افراد روزمره در حالی که برای یافتن یک درمان تلاش می کند، این ویروس خطرناک در حال پیشروی و آلوده کردن تمام جهان می باشد...

پس از آن که مردی از چنگال شرور قاتل زنجیره ای معروف به "The Collector" فرار می کند مجبور می شود به نجات یک دختر بی گناه کمک کند...

یک مرد جوان، پس از پیدا کردن عکس کودک خود در وب سایت افراد مفقود شده می خواهد حقیقت زندگی خود را کشف کند...

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: در شهر نیویورک، پسر جوانی عاشق دختر پدرش می شود...

این داستان در دهه 1930 در طلوع شکوفایی نفت عرب اتفاق می افتد و داستان اصلی آن شاهزاده جوان عرب است که بین وفاداری به پدر محافظه کار خود و پدرزن مدرن و لیبرال دچار دوگانگی می شود...

در این فیلم مردی به نام «سردار خان» قسم می خورد تا انتقام خون پدرش را از مخوف ترین مرد شهر بگیرد…

جان یک بیگانه فضایی است که از سیاره ای به نام ماگادور گریخته و به زمین پناهنده شده است. او در واقع چهارمین نفر از 9 نفری (که اصطلاحا به آنها ماگادوریان می گویند) است که از این سیاره خارج شده و به زمین آمده، 3 ماگادوریان قبلی کشته شده اند و حالا جان تنها کسی است که باید از میان برداشته شود و ماگادوریان ها هم قصد دارند برای نابودی او به زمین بیایند...

یک مرد برای جنگ در آینده دعوت می شود که سرنوشت بشریت به توانایی او برای مقابله با گذشته متکی است...

در سال 1868، بعد از اتمام جنگ باکوماتسو، مردی به نام کنشین همورا که سابقا یک آدمکش بوده است، در حالی که در ژاپن سرگردان است، قسم می خورد به کسانی که نیاز به کمک داشته باشند یاری برساند...

زمانی که نیرویی اهریمنی به نام پیتچ حمله ای به زمین را تدارک می بیند محافظین فناناپذیر، گروهی تشکیل می دهند تا از کودکان بی گناه سراسر دنیا حفاظت کنند. این گروه شامل سانتا کروز؛ خرگوش؛ جک فراست ... می شود...

داستان به دنبال H، یک شخصیت سرد و مرموز است که در یک شرکت حمل و نقل پول کار می کند و مسئول انتقال هفتگی صدها میلیون دلار به لس آنجلس است...

وقتی پدر و پسری برای گشت مرزی به بیرون می روند، جکسون به طور تصادفی یک پسر مهاجر مکزیکی را می کشد. وقتی پدر جکسون سعی می کند تقصیر را به گردن بگیرد، اما جکسون سوار بر اسب به جنوب فرار می کند...