عاشقانه

ارتباطات کلید ایجاد پیوند بین افراد است. این داستانی است که اختلافات معمولی را دنبال می کند و حول محور یک مجری تلویزیونی می چرخد که..

ژوهوا یک دختر با استعداد و نامشروع مرد ثروتمندی است که مادرش قبل از مرگ از هیچ تلاشی برای آموزش او دریغ نمی کند. وقتی محدودیت های جنسیتی توسط برادر کینگ، ژنرال لیو یان لغو می شود، او سخت تلاش می کند تا یک امپریال شود...

با بازگشت جنا به حرفه مد، با مشکل مواجه می شود. در حالی که جرقه های عشق در حال شکل گیری هستند، جنا باید تصمیم بگیرد که...

در اثر یک تصادف روح ژانگ شیائو به زمان گذشته برمی گردد و وارد بدن یکی از تناسخ های قبلی او می شود . این بدن که متعلق به یک دختر اشرافی ۱۶ ساله است ، حال در اختیار ژانگ شیائو قرار می گیرد ….

روایت رئیس بدخو و منزوی به همراه کارمندش که فردی خوش فکر و خوش بین است.

داستان یک نوه فداکار که برای برآوردن آخرین آرزوی مادربزرگ بیمارش، سفری پیچیده و کمیک را آغاز می کند.

الیای دانشجو و بوم شناس آینده است. یک روز، ماتوی، رئیس یک شرکت ساختمانی، به دانشگاه او می آید تا در مورد طرح توسعه در محل پارک جنگلی قدیمی صحبت کند در این میان حوادثی رخ می دهد که...

پس از اینکه لو یوانجی از معلم خود جدا میشود بیپینگ را به مقصد شانگهای ترک میکند. او با تلاش زیاد، در شانگهای شهرت پیدا میکند و وقتی در بیپینگ جنگ شروع می شود، لو یوانجی برمی گردد و سوگند یاد می کند که برای ژاپنی ها لباس چیونگسام درست نکند. او از مهارت های خود برای تبدیل شدن به یکی از بزرگترین طراح لباس چین استفاده می کند و …

یک قدیس در ماموریتی است که امپراتور اژدها را آزاد کند. با پذیرفته شدن در آکادمی، او با Nation-Protector، دومین پسر امپراتور و یک شاهزاده خارجی روبرو می شود که همه به دلایل خود به او علاقه مند شده اند.

آنا شک می کند که رابطه او با همسراش ممکن است واقعاً واقعی نباشد. در تلاش برای بهبود اوضاع، او مخفیانه کار جدیدی را آغاز می کند...

«صنم» دختری شاد و سرزنده است که برعکس خواهر بزرگش یعنی «لیل»، سوپرمارکت را صبح زود باز می‌کند. وقتی «صنم» متوجه می‌شود که خواهرش دنبال ...

در اوایل دهه 1990، جین شیائو آی یتیم به دلیل فقر خانواده اش مجبور به ترک تحصیل میشود و برای کار به گوانگژو نقل مکان مبکند. در گوانگژو، او به عنوان پیشخدمت یک رستوران کوچک و همچنین یک آبدارچی در یک شرکت تجاری مشغول به کار میشود. او با زیرکی، مهربانی و روحیه جنگجویانه خود، به یک بازرگان و مدیر تجارت خارجی عالی تبدیل میشود. اما او از جهش هویتی که به دست آمده راضی نیست و پس از چندین شکست، شرکت تجاری خود را تأسیس کرد و …

زنی که با تعقیب مردی که او را دوست نداشت خانواده اش را ویران کرد، فرصتی پیدا می کند که به گذشته برگردد و سرنوشت خود را تغییر دهد، در حالی که حقیقت پشت گذشته خود و عشق کسانی که به او اهمیت می دادند را کشف می کند...

دو زوج تازه ازدواج کرده که به دلیل داشتن یک شغل منحصر به فرد مجبور به زندگی جدا از هم می شوند. در این راستا آنها با دردسرها، لحظات شاد روبرو می شوند.

یک مدیر تبلیغات و یک طراح مد و وبلاگ نویس به عشق اعتقادی ندارند، بنابراین با تاکتیک‌های غیرمعمول شرط می‌بندند تا...

یک داستان عاشقانه پرشور دو زوج است که به تضاد هایی در مسیر زندگی شان برخورد می کنند حال باید...

سانجی و آنجالی دوستان دوران کودکی می باشند. زمانی که هم اتاقی سانجی از او می پرسد که عاشق آنجالی شده یه نه، او رد می کند. اما حقیقت چیز دیگری است...

مردی سخاوتمند و صاحب یک کارخانه، که به دانا، شغل و سرپناهی می دهد، سونیتا، همسر مانیکیام، نسبت به دانا احساس علاقه پیدا می کند.

داستان شیعی ، دختری که عاشق متولد شد. وی معتقد بود که زنان باید آزادانه در زندگی خارج از خانه زندگی کنند و امیدوار بود که روزی بتواند از مهارت های گلدوزی خود برای تأمین آزادی خود استفاده کند. اما سرنوشت چیز دیگری برای او در نظر داشت.

هی جائه که فردی خونگرم، صمیمی و با ملاحظه است، توسط افرادی احاطه شده است که ادعا می کنند او را می شناسند و دوستش دارند.

داستانی بین یک خبرنگار و یک اعجوبه در بازی سنتی چینی.شنگ جینگ چو بازیکن جوان با استعداد بازی گو است.او زمانی ، پس از پیروزی در مسابقه ای به شهرت می رسد.علی رغم عدم پذیرش هیچ گونه مصاحبه ای ، وی مورد توجه رسانه ها قرار می گیرد. هنگامی که خبرنگار در حال آموزش چنگ لیائو به شنگ جینگ چو کمک می کند تا از موقعیتی خارج شود ، او را با…

شایعات حاکی از آن است که یون کیان یو ، دختر بزرگ شاهزاده شاهزاده یون. بازیگوش ، متکبر و بی سواد است.در حقیقت ، شایعات توسط خود کیان یو عمدا پخش شد زیرا او نمی خواهد با خانواده شاهنشاهی ازدواج کند و …

آسلی فکر می کند ازدواج یک کلاهبرداری است. تا اینکه دوستش به طور غیرمنتظره ای قصد ازدواج پیدا می کند، حال او..

ششی به عنوان نیروی انسانی در یک شرکت کار می کند و به دنبال انتقال به حیدرآباد بوده و در نهایت منتقل می شود. او با این فکر که می تواند با دوست پسرش با خوشحالی زندگی کند، خوشحال به حیدرآباد می رسد...