فانتزی

سریال بر اساس کتاب های کامیک گرافیکی به همین نام تولید شده و قرار است به منشا شخصیت سابرینا بپردازد و تمرکز آن روی دوره تیره و تاریک نوجوانی این شخصیت خواهد بود. سابرینایی که با هویت دوگانه خود که نیمی انسان و فانی و نیمی جادوگر و تقریبا فناناپذیر، در کشمکش و درگیری است. در همین حال او باید علاوه بر مشکلاتی که خودش دارد، با نیرو هایی شیطانی که هم او و هم خانواده اش، انسان ها و دنیایی را که در آن ساکن هستند، تهدید میکنند مبارزه و مقابله کند. سابرینا در حال شروع یادگیری قدرت های خود است و همزمان میخواهد زندگی عادی خود در دبیرستان بکستر را نیز ادامه دهد و به دنبال تعادل بین این دو زندگی است.

یک دختر نوجوان به ظاهر طبیعی با تحولات طاقت فرسای بدن مواجه است که وجود او را زیر سوال می برد...

این انیمیشن که فاقد هرگونه دیالوگ می باشد داستان افرادیست که در حین عبور از یک جزیره‌ی گرمسیریِ دورافتاده قایق‌شان مورد حمله‌ی یک لاکپشت دریایی عظیم الجثه قرار میگیرد و…

مرد جوانی که از یک فاجعه در دریا جان سالم به در می برد، وارد یک سفر حماسی ماجراجویی و کشف می شود. در حالی که دور انداخته می شود، ارتباط غیرمنتظره ای با یک بازمانده دیگر برقرار می کند: یک ببر بنگال ترسناک.

پس از حمله وحشیانه برگنز ها، پاپی شادترین ترولی که تاکنون متولد شده است و هم چنین محتاط ترین آنها، به همراه یک ترول دیگر برای نجات دوستانش راهی سفری ماجراجویانه و در عین حال خطرناک می شود. اتفاقات ناواری انتظار آنها را می کشد ولی با به ناچار باید آنها اختلفات را کنار کذاشته و باهم همکاری کنند…

یک پسر نوجوان به نام کوبو باید به دنبال یک سری وسایل جادویی بگردد تا با استفاده از آنها بتواند روحی که از گذشته آمده را شکست دهد…

گروهی از ابرقهرمانان، ناپدید می شوند و فرزندان جوان آنها باید به کمک هم نجاتشان دهند، اما آنها با چالشهای جدی و سختی روبرو می شوند...

در این قسمت از مجموعه فیلم های دزدان دریایی کارائیب، کاپیتان جک اسپارو (جانی دپ) به قصد پیدا کردن نیزه‌ی سه شاخه پوزئیدون (خدای دریا) ماجراجویی اش را آغاز میکند و این در حالیست که روح یک کاپیتان و خدمه اش در تعقیب او هستند ...

«جک اسپارو» و «باربوسا» که به دنبال یافتن چشمه‌ی جوانی هستند، در میابند که «سیه ریش» و دخترش نیز در جستجوی همان چشمه‌اند.

كاپیتان باربوسا و الیزابت سوآن و ویل ترنر برای نجات جك اسپارو و مروارید سیاه به سنگاپور می روند این در حالی است كه آنها برای نجات كاپیتان جك اسپارو باید یك دزد دریایی چینی را پیدا كرده و نقشه دریایی كه محل كاپیتان جك را نشان می دهد را از او بدزدند، در ادامه داستان مجمعی به نام برادران وارد داستان می شوند كه باعث پیروزی دزدان دریایی كارائیب در مقابل كمپانی هند شرقی می شوند و ....

ویل ترنر و الیزابت سوان که قصد دارند بزودی با هم ازدواج کنند بجرم کمک به کاپیتان جک اسپارو برای فرار از دست قانون بازداشت می شوند. لرد کاتر که دستور این بازداشت را داده به ویل و الیزابت می گوید اگر آنها به او کمک کنند تا جک را پیدا کرده و قطب نمای جادویی اش را از او بگیرد، آنها را مجازات نخواهد کرد...

«ناخدا باربوسا» (راش) کشتی «ناخدا جک اسپارو» (دپ) به نام «مروارید سیاه» را در اختیار می گیرد و بعدا به شهر پورت رویال حمله می برد و «الیزابت سوان» (نایتلی) دختر فرماندار (پرایس) را می رباید. «ویل ترنر» (بلوم) دوست دوران کودکی «الیزابت» با «جک» متحد می شود تا «الیزابت» را نجات دهند و «مروارید سیاه» را دوباره به چنگ آورند. اما نفرینی باعث شده «باربوسا» و خدمه اش برای همیشه در پرتو هر نور مهتابی به اسکلت هایی زنده تغییر شکل یابند...

اسکرات سنجابی که مشغول ماجراجویی هایش است، ناگهان وارد یک سفینه فضایی می شود و به خاطر عدم کنترل سفینه فضایی منظومه شمسی را دچار آشفتگی می کند و تهدیدی جدی برای مانی، اعضای گله و کره زمین به وجود میاورد…

پس از شناور شدن قاره ها روی آب، «مندی»، «سید» و «دیگو» روی قطعه یخی شناور در اقیانوس به مکان های مختلفی کشیده می شوند و در این راه پر خطر با دزدان دریایی و هیولاهای گوناگونی رو به رو می شوند. اما این اتفاقات سبب آشنایی آنها با دنیایی جدید می شود…

سید که سرپرستی سه تخم دایناسور را بر عهده گرفته، تصادفا از دنیای گمشده زیرزمینی دایناسور ها سر در می آورد و گرفتار مادر واقعی تخم‌ها میشود. از این رو دوستانش تصمیم میگرند او را نجات دهند.

منفرد، سید و دیگو در می یابند که عصر یخبندان رو به اتمام است، و با دیگران برای رفتن به زمین‌های بلندتر، همراه می شوند. در طول این سفر آن‌ها می فهمند که منفرد تنها ماموت پشمالو باقیمانده در دنیا نیست.

در زمان عصر یخبندان یک ببر دندان شمشیری، یک تنبل، و یک ماموت پشمالو، یک بچه آدمیزاد را پیدا می کنند و تصمیم میگیرند او را به خانواده‌اش بازگردانند.

این داستان بر اساس کتاب کلاسیک جادوگران ساخته رولد دال در سال 1983 را روایت می شود. داستان ترسناک، خنده دار و خیالی یک پسر هفت ساله را که با برخی از جادوگران زندگی واقعی فرار کرده است، روایت می کند...

یک گروه پنج نفره از همکلاسی ها پس از حمله موجودی مرموز به جاده در داخل اتوبوس مدرسه خود محبوس شده اند. زمان می گذرد و هر دقیقه که می گذرد، شانس زنده ماندن آنها در برابر تهدیدهای مداوم آن موجود ناشناخته را کاهش می دهد...

“الخاندرو جودوروسکی”، نویسنده و کارگردان 87 ساله، دوران جوانی اش و تبدیل شدنش به یک شاعر موفق را به تصویر می کشد …

داستان یک قلمروی پادشاهی بزرگ، که جادوگران زیادی را در خود جای داده است. این جادوگران که کارهای خارق العاده زیادی انجام می دهند، گاهی از قدرتشان علیه شاه و دربارش استفاده می کنند تا بتوانند به قدرت برسند. به تازگی برخی از آنها تصمیم گرفته اند پسر پادشاه را که قرار است به عنوان ناجی قلمرو پادشاهی شناخته شود، به قتل برسانند تا خودشان بر تخت قدرت تکیه دهند. ولی...

داستان در مورد قبیله ای است که دارای مشکلات زیادی شده و رییس قبیله خروج از جزیره را ممنوع کرده است اما ...

زنی به نام النا مایکلز که در تورنتو زندگی میکند و تنها گرگینه زن دنیاست. او چندین سال پیش گروهش را ترک می کند اما بنا به درخواست رئیس گروه او دوباره به گروه باز می گردد تا در حل کردن پرونده هایی مربوط به قتل کمکش کند...

پسری برای مقابله با بیماری لاعلاج مادر مجردش از یک هیولای درختی کمک می گیرد.