Chinese

در این دنیا، فرشتگان، شیاطین و دیگر موجودات ماورالطبیعه در کنار انسان ها با صلح و صفا زندگی می کنند. نیل بومن شیطانیست که با بقیه فرق دارد؛ او مسحور فرهنگ انسان ها شده و هرچقدر هم که تلاش کند، نمی تواند کار شیطانی انجام دهد. به همین دلیل، او از جهنم فرار کرده و به زمین می آید.

ژانگ چولان یک دانشجوی معمولی بود تا اینکه هنگام بازدید از قبر پدربزرگش در یک روستای کوچک درگیر یک حادثه وحشتناک شد. چولان در حالی که برای دیدار از پدربزرگ فوت شده خود در قبرستان قدم می زند...

دوستداران کالج گی و لو پس از 10 سال دوباره به هم پیوستند. با وجود مخالفت های خانوادگی، آنها ازدواج کردند. لو سپس پس از جراحت به کما رفت، اما گی دخترشان را در کنار خود به دنیا آورد. آنها دوباره به عنوان یک خانواده گرد هم آمدند و با خوشحالی زندگی می کردند.

داستان درمورد دختری شر و شیطونه که وارد سیستم بازی شکار هیولا میشه و جای یه شخصیت فرعی بدجنس رو میگیره و ماموریت داره برای بازگشت به دنیاش به قهرمان مرموز و پیچیده بازی غلبه کنه باید دید می‌تونه یانه

یک مجری زن برنامه گفتگو و یک مخاطب مرد با نابینایی عاطفی پیوندی بعید ایجاد می کنند که به بهبود آنها کمک می کند. داستان عشق آنها در شانگهای اتفاق می افتد و با مبارزات جوانان شهری در هم می آمیزد و طنز و خوش بینی را ارائه می دهد.

در سلسله تانگ، دختری در طول جشنواره قایق اژدها در مزرعه مروارید فرار می کند. او برای یادگیری گذشته خود به تاجر یان زی جینگ می پیوندد. او با یو یون شیو دوست می شود و راهنمایی جواهرات را از یان زی جینگ دریافت می کند اما در یک تله گرفتار می شود و تقریباً ...

داستان درمورد یک دختر زیرک ولگرده که با دل و جون از محله اش مراقبت می‌کنه اما خیلی اتفاقی درگیر پرونده ای جنایی میشه که...

داستان برخورد یک آشپز که حافظه خود را از دست داده و با یک شطرنج باز ماهر که دنبال برقراری نظم جدیدی در ...

این مجموعه دنیایی فانتزی را به تصویر می کشد که در آن انسان ها به دنبال دستیابی به جاودانگی هستند. وی ووشیان، شخصیت اول داستان، به دلیل شرایط خاصی، از راه های معمول دستیابی به جاودانگی فاصله گرفت و طریقتی به نام راه شیطانی را به وجود آورد.

درمورد سونگ شینگ چنه که در سی سالگی تازه وارد دوره عاشقانه ها جوانی شده و با سوچینگ چه سرد و بداخلاق که رهبر گروه نجاته سر قرار از پیش تعیین شده می‌ره ولی برخورد اولشون غیراز یه دعوای لفظی حسابی نتیجه ای نداره ولی کم کم احساساتشون نسبت به هم دیگه تحریک میشه باید دید چی براشون پیش میاد

در یک رستوران ژاپنی واقع در خیابان‌های شلوغ پکن، لی دونگ برادر بزرگ‌ترش لی چون را متقاعد می‌کند تا با هم به شهر یاناگاوا ژاپن سفر کنند تا معشوق دوران کودکی‌شان لیو چوان را پیدا کنند و با او ملاقات کنند.

داستان فردی به نام "کن" که پس از اینکه با سازمان مبارزه با مواد مخدر مواجه می شود، تصمیم به بازگشت می گیرد تا از باقیمانده دوران بازنشستگی اش لذت ببرد.

کن پس از اینکه دیگر با سازمان مبارزه با مواد مخدر مواجه می شود، تصمیم به بازگشت می گیرد تا از باقیمانده دوران بازنشستگی اش لذت ببرد. اما طولی نمی کشد که تفریحش تبدیل به جهنم می شود، آن هم توسط شخصی که دست پرورده خود او بوده و اکنون برای پلیس بین الملل کار می کند.

این درام داستان پزشک قانونی دای یو را روایت می کند که جرات نمی کند دستکش هایش را در بیاورد و پلیس جنایی ژنگ مینگ که جرات تیراندازی ندارد و برای مبارزه با جرم و جنایت با هم متحد می شوند و با هم بزرگ می شوند.

شیانگ تینگ دونگ، وارث خانواده مشهور تانگ چنگ، در درگیری با نامزدش چنگ چه به شدت مجروح می شود و به کما می رود...

داستان اولین نسل از سربازان امنیت عمومی در شانگهای در حدود سال 1950 است...

این درام حول محور آن یان، یک معلم فیزیک متوسطه می چرخد.

وانگ لینگ موجودی تقریباً شکست ناپذیر با قدرت های بسیار فراتر از کنترل او است. اما اکنون که شانزده ساله است، با بزرگترین نبرد خود روبرو می شود...

یک لرد سابق یک بازمانده را می رباید تا اسرار خانواده اش را فاش کند. وقتی با زنی که توسط یکی از متحدانش کمک می کند ملاقات می کند، نقشه او به هم می ریزد. آنها احساسات را در خود پرورش می دهند و با کمک، برای سرنگونی یک امپراتور فاسد مبارزه می کنند.

دو نفر که در "خطوط موازی" زندگی می کنند هرگز قرار نبودند با هم تعامل داشته باشند، اما یک ملاقات غیر منتظره آنها را به سرنوشت یکدیگر تبدیل می کند.

چنگ میائو میائو 17 ساله و برادرش چنگ یا یاه 16 ساله در منطقه نو به دنیا آمدند...

داستان درمورد بازمانده خاندان گوئه که کینه مرگ خاندانش رو به دوش می‌کشه و دنبال انتقامه و حالا با هویت شاهدخت برگشته اما خیلی تصادفی عاشق کسی میشه که تو فاجعه خاندانش دست داشته ،سرنوشت بازیش رو چیده و منتظر حرکت مهره هاست تا تقدیرشون رو رقم بزنن...

داستان درمورد یه طراح بازیه که اتفاقی درگیر فضای واقعیت مجازی که خودش طراحی کرده میشه و حالا مجبوره با مشتریش بازی کنه و این دو هر روز در حین بازی باهم مشکلات بازی رو رفع و رجوع میکنن و علاوه براون بعضی مشکلات شخصیشون هم در تعامل باهم کم رنگ میشه و حسی شیرین در واقعیت مجازی و دنیای واقعی بینشون به وجود میاد