iQiyi

پسر جوانی به طور اتفاقی یک مکعب عجیب دریافت می کند. این مکعب به او قدرت های فوق العاده ای می دهد و زندگی او را به سمت ماجراهای خطرناک و کشف معنای عدالت و قدرت واقعی هدایت می کند.

داستان درمورد آشنایی یه خبرنگار داوطلب و یه متخصص مواد منفجره است که بعد از یه حادثه باهم آشنا میشن و آقای متخصص پی می‌بره خانم خبرنگار خلاف ظاهر لطیفی که داره آدم شجاع ، قوی و پراز عدالت خواهیه و همین ویژگیها قلبش رو به تپش میندازه اما بعد از برگشت نشون به چین و به خاطر حادثه بمبگذاری هردو درگیر تلاطم سرنوشت شدن باید دید این عشق تازه جوونه زده در گرد و غبار حوادث چه سرانجامی پیدا میکنه

در سال 2015، زمانی که اقتصاد اینترنتی رشد کرد و بازار سرمایه با آشفتگی مواجه شد، زی لین هوی، سردبیر مجله مالی...

عاشقانه ای لطیف و رویایی و پر از دلتنگی که با هر قدم مبهوت کننده تر میشه

برای سالها مبارزه با معلم عالی دبیرستان Gu Xiaomeng و شوهر طراح Lv Xiang سرانجام خانه کوچک خود را خریداری کردند ، اما همچنین به نام تعطیلات برای پکن برای دیدن یک پزشک LV Xiang به پزشک مراجعه کردند. در ...

بای شو، کوچک ترین دختر خانواده‌ی ژنرال، تصمیم می گیرد که برای جبران یک لطف به دنبال رسیدن به جاودانگی برود. در این مسیر، به طور غیرمنتظره‌ای خدای شیطانی قدرتمند فان یو را نجات می‌دهد...

داستان بعد از مرگ اتفاقی حاکم الهه بای زه که به انسانها و شیاطین حکومت میکرد اتفاق میفته که بای زه ناپدید میشه و منجر به هرج و مرج هیولاها و قتل های متعدد در قلمروی انسانها میشه در این بین ارباب همه شیاطین با تغییر قیافه و به اسمی دیگه داوطلبانه تسلیم میشه تا به امپراتوری برای سرکوب این هرج و مرج کمک کنه کم کم چهره های دیگه ای مثل یه کماندار ، یه طبیب ، یه شمشیرزن و یه مامور حکومتی گروهی رو برای شکار هیولاها تشکیل میدن و با شیاطینی که تو متون کهن باستانی کوهستان و دریاها اومده مقابله میکنن.

برای نسل‌ها، دو شهر مو شی و ژوانیوئه با یکدیگر جنگیده‌اند و همواره در تلاش برای فتح دیگری بوده‌اند.مالک قدیمی شهر مو شی تنها یک دختر داشت که جنسیت او را مخفیانه پنهان می کرد تا بتواند روزی قدرت را به ارث ببرد.ژائونان از دوران کودکی همیشه در لباس یک پسر بود، تا اینکه یک روز یک ژائونان از صخره سقوط کرده و لیو ژوانمینگ، ارباب شهر ژوانیوئه را ملاقات می کند و سرنوشت شگفت انگیزی آغاز می شود.

دو ژائو که از عشق و خانواده سرخورده شده است، برای محافظت از خانواده خود به دهکده ای دورافتاده نقل مکان می کند. او به سونگ مو کمک می کند تا از یک نسل یتیم محافظت کند و آنها یک اتحاد قابل اعتماد تشکیل می دهند.

داستان عاشقانه کارآگاه جیانگ چنگ یی و متخصص بیهوشی لو یان را روایت می کند که هشت سال پس از جدایی به طور اتفاقی دوباره به هم می رسند و یک پرونده قتل زنجیره ای را با هم حل می کنند.

شمشیربازی با ملاقات با داروساز به دنبال دارو برای فرزند بیمار دوستش می گردد. با گذشت سال ها، پیوند آنها با وجود موانع اتحاد دوباره عمیق تر می شود. یک عشق ناگفته از طریق خداحافظی دوام می آورد و رستگاری می یابد.

دوستداران کالج گی و لو پس از 10 سال دوباره به هم پیوستند. با وجود مخالفت های خانوادگی، آنها ازدواج کردند. لو سپس پس از جراحت به کما رفت، اما گی دخترشان را در کنار خود به دنیا آورد. آنها دوباره به عنوان یک خانواده گرد هم آمدند و با خوشحالی زندگی می کردند.

چنگ میائو میائو 17 ساله و برادرش چنگ یا یاه 16 ساله در منطقه نو به دنیا آمدند...

دونگ ووک تا زمانی که به یاد می آورد بی خوابی مزمن را تجربه کرده است و تنها در اطراف دو هیون، کاپیتان تیم بسکتبال، آرامش پیدا کرده است. با این حال، این دو غریبه نیستند و تاریخ پرتلاطمی را به اشتراک می گذارند.

غرفه سیفانگ، یک موسسه دیپلماتیک در پادشاهی یونگ، به عنوان پس زمینه عمل می کند. داستان یوان مو، آ شو، وانگ کونوو، یو چی‌هوا و دیگرانی را دنبال می‌کند که بدون ترس به دنبال عدالت می‌روند و برای وطن خود پیش می‌روند، با رانده شدن...

شیانگ یو چیو یتیم است. 10 سال پیش ، نامزد او ، لو تینگ از دنیا میرود و قرنیه چشم خود را به یک دختر 10 ساله بیمار به نام شیانگ لیان شین اهدا کرد. اکنون و بعد از گذشت ده سال، لیان شین پس از اتمام تحصیل در خارج به چین باز میگردد و …

در سال 712 پس از میلاد و در زمان سلطنت امپراتور Rui Zong از سلسله تانگ، عظمت سلسله تانگ همچنان ادامه دارد، اما در زیر شکوفایی، خطرات پنهان در کمین است و طوفانی در راه است. نیروهای مختلف در حال حرکت هستند، ...

در طول جنگ جهانی دوم، گو یی ژونگ هنگام مبارزه با ژاپنی ها از آثار فرهنگی سوژو محافظت کرد. او در چارچوب، به دشمن نفوذ کرد تا خائن واقعی را کشف کند، و در یک مأموریت مخفیانه خطرناک به سرویس مخفی سوژو پیوست.

خبرنگار تلویزیون ، سون ییه ، مدیر شرکت رن ران ،دینگ دینگ خوش بین و مادر مجرد ژو کایروئی همه در آستانه سی سالگی هستند و به تنگناهای شغلی خود رسیده اند.زندگی آنها خیلی راحت نیست و انها درگیری انواع مشکلات با …

داستان سیتو یان، یک وکیل جوان اهل پکن است که به دلیل پایبندی به اصول خود از سمت خود برکنار شد. او به هاربین می آید تا کارآگاه شود و در آنجا با دوست صریح و ثروتمند لو ملاقات می کند.

ژو ون شی، دختر یک خانواده فقیر، خود را به شکل یک پسر در می آورد و برای مراقبت از خانواده اش همه کارها را انجام می دهد. زندگی او با ملاقات با فنگ چنگ جون، پسر نخست وزیر، آشفته شد.

این داستان در مورد یک دختر جوان خانه به دوش که خیلی خوب بلده نقش بازی کنه(خُوا بو چی/ جو جو) و قهرمان نقاب پوش(چِن یو) که به طور اتفاقی او را نجات می دهد و در نهایت ایندو عاشق یکدیگر میشوند. هنگامی که معلوم می‌شود این دختر خانه به دوش رمز پیدا کردن گنج افسانه ای است، دشمنان زیادی او را تعقیب می کنند و او مجبور می‌شود با ناجی خود که شاهزاده است( ناجی نقاب دار) و حالا مدعی تاج و تخت سلطنت است فرار کند.