Youku

در روز عروسی‌اش، گو منگ همه چیز را از دست می‌دهد - خانواده و ثروتش را به دلیل آتش‌سوزی که فکر می‌کند توسط شوهر آینده‌اش هونگ یی آغاز شده است. سال ها بعد، زن تصمیم می گیرد انتقام بگیرد، اما این نقشه نتیجه معکوس می دهد. هنگامی که او می خواهد به فرمانده جنگ حمله کند، تصادف می کند که باعث می شود زن حافظه خود را از دست بدهد. گو منگ پس از بیدار شدن، بدون اینکه بداند کیست، مجبور می شود در املاک شیائو هونگ یی خدمتکار شود. در ابتدا هونگ یه برای تحقیر و نابودی زن فراموشی دست به هر کاری می زند. با این حال، هر چه بیشتر او را شکنجه می کند، از نظر عاطفی و عاشقانه بیشتر به او وابسته می شود.

جیانگ شیائویوان بین جهان های موازی رفت و آمد می‌کنه ودنیال پیدا کردن هویت واقعی خودشه ،هویتی که در دنیای اصلیش دختری ثروتمند و بی دغدغه است و در جهانی دیگه دختری معمولی و کارگر ،در این سیر ها شیائویوان با چی لیان مرموز آشنا میشه و این دو کنار هم برای یافتن هویت واقعی شیایو یوان تلاش میکنن...

رویای جیانگ ون جینگ این است که دادستان شود. او با موفقیت در دفتر دادستان عمومی پذیرفته می شود و تحت راهنمایی همکاران همکار، پرونده های دشوار بسیاری را بر عهده می گیرد که به او کمک می کند تا تبدیل به یک دادستان شود.

داستان در طول سلسله سونگ اتفاق نیفته و درمورد ژنرال زن یه ژائوست که همه تلاشش رو می‌کنه تا مقام ژنرال ارشد رو بدست بیاره و قدرت زیادی هم داره و همین ملکه مادر رو میترسونه و تصمیم میگیره با اعطای ازدواج به یه ژائو از قدرتش کم کنه و همسر انتخابی هم بی خاصیت ترین شاهزاده سلسله ژائویوجین عیاش و تنبله ،خوب ببینیم عاقبت این ازدواج به کجا ختم میشه

لو گوی چن وارث قبیله ی بیابانگرد کینگیانگ است و به عنوان وثیقه به سرزمین شرقی فرستاده شده. او در این سرزمین با جی یه، پسر حرام زاده ی ای که برای تبدیل شدن به یک جنگجو تمرین می کند، و یو رن، شاهزاده ی قبیله ی وینگد، آشنا می شود. آن ها تبدیل به دوستانی صمیمی می شوند و این پسر به آرامی عاشق یو رن می گردد.

در هفتمین سالگرد ازدواجشان، وو یی شوهرش را در حال خیانت می بیند و درخواست طلاق می دهد. تمام دارایی به شوهر سابقش رسید و حضانت فرزندشان به او واگذار شد.

داستانی درباره اینکه یه خرگوش چجوری یه گرگ بزرگ بد رو به خونه خودش میاره.... زمانی که گوان شین به اون مرد برخورد کرد اولش فکر کرد اون مرد عقب موندست اما بعد از چند روز اون مرد ثابت کرد که در واقع یه نابغست و حین این که این موضوع مشخص شد لینگ یوعه به طور تصادفی گرفتار جنگ بی رحمانه ای به دلیل قدرت و جانشینی شد... حالا رابطه این دو نفر که خیلی باهم متفاوتن و تازه تو یه خونه زندگی میکنن قراره چجوری بشه؟

طبق افسانه ها، هزار سال پیش خدای جنگ، در نبری سخت با دیو ها، آسمان ها را حفظ میکند. هر دوی آنها از آسمان ها آمده بودند و بعد از آن نیز ناپدید میشوند. چو ژوان چی در دنیایی بدون حواس شش گانه متولد میشود. او با شاگرد برجسته کاخ لیز به نام یو ژی فنگ دوست میشود و …

در قاره دامنه شمشیر باستان، ده خدای شمشیر و پنج خانواده بزرگ وجود داشت. لو یانگ، یکی از پنج خانواده بزرگ، از نوادگان خانواده لو، خدای شمشیر "شمشیر خدا هلو" را بیدار کرد. در مواقع بحران، برای اینکه مورد تعقیب و گریز و کشته شد...

شو دو چنگ یه دختر شاد و سرزنده است اما کسی از تاریکی پشت این لبخند خبر نداره درواقع از als رنج می‌بره و درواقع چندان عمر نمیکنه و درنهایت فلج میشه برای همین میخواد از همه روزهای باقیمونده اش نهایت لذت رو ببره اما وقتی باجیانگ نان نوازنده خوش تیپی که عاشقشه دیدار میکنه همه چیز تغییر می‌کنه به نظرتون چی میشه انتخاب می‌کنه تسلیم خواسته اش بشه و کنار عشقش بمونه یا نه ازش دوری می‌کنه تا درد از دست دادنش رو به او تحمیل نکنه؟

داستان درمورد یو میرن پرنده شناسی است که برای فرار از کشمکش های تحقیقات رشته تحصیلیش بلاگر مد شده و برای نشون دادن زیباییش فقط به آرایش متکیه ودراین بین میخواد از مردی که مدتها پیش ردش کرده انتقام بگیره دراین بین عشق سالها پیشش ژانگ یو که پروفسور گیاه شناسی که همه چیز رو در مراقبت از گیاهان میبینه ب رای تحقیقاتش درزمینه کشت افسنطین به روستای محل زندگی یومیرن دختری که سالها قبل به خاطر بی احساسیش قلبش رو شکسته میره و در خونه اش ساکن میشه باید دید تقابل این دونفر و جرقه خاطرات گذشته کمکی بهشون می‌کنه و عشقی جوونه میزنه یانه...

دوان یو چنگ یه مرد جوون با روحیه بالاست که عاشق پرش از ارتفاعه ولی قدش بلند نیست اون با مربی به اسم لونا اشنا شد و برای دریافت راهنمایی و کمک بیشتر تمام تلاششو کرد تا به دانشگاهی بره که مربی لونا اونجا کار میکنه تا رویای خودشو دنبال کنه...

لو جیان سرپرست تیم تحقیقات جنایی طی تحقیقات درمورد سرقت یک شی باستانی با دانشجوی نابغه دانشگاه ژوانگ ون جی که خانواده ای دزد داره آشنا میشه باید دید این زوج میتونن باهم پرونده رو حل کنن...

جی یان هی یه استاد قدرتمند و با استعداد شیطانیه که در دره شیطان زندگی میکنه یه راز تاریک و عمیقی هست که مانع اون برای گشت و گذار و تجربه جهان میشه و اون از این راز متنفره چانگ یی یه پری دریاییه که بخاطر یه شاهزاده بی رحم تو دریا گیر افتاده این شاهزاده جی یان هی رو مجبور میکنه که چانگ یی رو وادار به حرف زدن و پا در اوردن( مثل ادم ها)کنه و میخواد وفاداری رو بهش یاد بده...

شائو ژو، ژنگ سو نیان و ژانگ چی دوستان دوران کودکی هستند که با هم بزرگ شده اند. والدین آنها همگی یا در تجارت عتیقه بودند یا در موزه کار می کردند و زندگی خود را وقف حفظ آثار فرهنگی گرانبها کرده اند. اما با افزایش سن، زندگی این سه دوست شروع به تغییر می کند و احساس آنها نسبت به یکدیگر تغییر می کند و …

یان دان تنها بازمانده ی قبیله ی باستانی عقرب چهار برگ هست. اون و خواهرش در طی صد سال تونستن در در جشن مادر ملکه به شکل انسانی دربیان تا با بزرگ ترین محاکمه روبرو بشن ( محاکمه ی عشق ). یان دان عاشق ارباب یینگ یوان شد ولی باید هشتصد سال رو صرف فراموش کردنش میکرد. همون موقع یو مو وارد زندگیش شد و ازش حمایت کرد. یو مو هر روز یان دان رو برای انجام کارای خوب به بیرون میبرد. یه روز وقتی مشغول مجازات شیاطین بودن با تناسخ یینگ یوان، تانگ ژو روبرو میشه. تانگ ژو الان یه شکارچی شیطانه، اونا هم تو پیدا کردن چهار اثر باستانی بهش کمک میکنن...

داستانی عاشقانه حول نهمین پرنسس سلسله لیانگ غربی که به دشت مرکزی سفر می کند تا با ولیعهد به نشانه ی اتحاد، ازدواج کند‌...