Adam Sandler

مکس در کفاشی ای که در شهر نیویورک قرار دارد و نسل به نسل در میان خانواده اش چرخیده است، به سختی کار می کند و خرج خانواده اش را در می آورد. پس از مدتی مکس یک روش جادویی پیدا می کند که می تواند پا به زندگی مشتریانش بگذارد و دنیا را با دید دیگری ببیند...

نیک و آدری که اکنون به عنوان کارآگاهان تمام وقت کار می‌کنند، در تلاشند تا آژانس خصوصی خود را راه اندازی کنند. در این میان زمانی که دوست آن‌ها در مراسم عروسی مجلل خود ربوده می‌شود، نیک و آدری خود را در مرکز یک آدم‌ربایی خطرناک می‌بینند و…

والدین دختر و پسری که بزودی قرار است تا ازدواج کنند، تدارکات مراسم عروسی را آماده میکنند ...

«بابی باوچر» ، پسری اهل لوییزیاناست که کارش رساندن آب به اعضای یک تیم فوتبال امریکایی است. او خیلی زود به استعدادش در بازی پی می برد و ستاره ی تیم رقیب می شود...

یک خانواده دور هم در شهر نیویورک برای جشن گرفتن کارهای هنری پدرشان گرد هم می آیند.

داستان بسکتبالیستی که در حالی که در اسپانیا می باشد یک بازیکن خارق‌العاده استریت‌بال را کشف می‌کند و این شانس را فرصتی برای بازگشت به NBA می‌بیند...

"چارلی فاینمن" خانواده اش را در فاجعه ای از دست داده و پس از آن از کارش استعفا داده و به تلخی خودش را از همه جدا کرده است...

یک یاغی که میان بومیان آمریکایی بزرگ شده است ، درمی یابد که دارای پنج برادر هست. به همین منظور ، هنگامی که آنها را پیدا می کند ، این ۶ برادر تصمیم می گیرند راهیِ ماموریتی برای پیدا کردن پدرشان شوند. اما…

“سانی کوفکس”، مجردی سی ساله و بی فکر و خیال است که هرگز زیر بار مسئولیت های بزرگ نرفته است. اما وقتی متوجه می شود اگر زودتر وارد گود نشود تا آخر عمرش تنها خواهد ماند، برای آن که به محبوبه اش نشان دهد میتواند با مسئولیت های بزرگ دست و پنجه نرم کند، پسر بچه ی پنج ساله ای به نام “جولیان” را به فرزندخواندگی قبول میکند و…

زندگی یک رئیس بانک وقتی وارونه می شود که یک دوست قدیمی مرگشان را جعل کرده و حال آماده ماجراجویی با آن است. قبل از اینکه هویت جدیدی برای خود دست و پا کنند، آنها می فهمند که مشکلات بزرگی در اثر این کار در انتظارشان است اما …

یک تعمیرکار هتل بعد از اینکه قصه‌هایی که برای خواهرزادگانش تعریف می کند، به حقیقت می پیوندند، زندگی‌اش متحول میشود.

فیلم جک و جیل 2011 ، داستان زندگی مردی به نام جک سادلستین ( آدام سندلر ) را روایت میکند که در نهایت خوشبختی به همراه همسرش ارین و فرزندانش زندگی میکند. جک در زمینه تبلیغاتی فعالیت دارد و در کارش بسیار موفق است، تنها نگرانی او در زندگی، خواهر دوقلویش جیل است. چراکه جیل فردی بسیار شیطون و احمق است و چیزی جز دردسر برای جک ایجاد نمی کند و

چالز لوین (سندلر) و لارنس ولنتاین (جیمز) ماموران آتش‌نشانی هستند. چاک تاکنون ازدواج نکرده و به تنهایی زندگی می‌کند در حالی که لری زن خود را از دست داده و با دو کودک خود زندگی می‌کند. لری با مشکلات مالیاتی و بیمه عمر روبرو است. یکی از راه‌های نجات از این راه ازدواج است. به همین دلیل لری از چاک می‌خواهد که با او ازدواج کند...

«دیو بازنیک» (سندلر) تاجر خونسرد و آرامی است که پس از یک سلسله سوء تفاهم های غریب محکوم می شود که یک دوره ی روان درمانی «مهار کردن خشم» را بگذراند. دیری نگذشته که «دیو» خود را با «دکتر بادی رایدل» (نیکلسن)، روان درمان گری معروف رودررو می بیند...