John Ford

گیل و لانا مارتین که تازه ازدواج کرده اند سعی می کنند مزرعه ای در دره موهاک ایجاد کنند اما با شروع جنگ انقلابی توسط سرخپوستان و توری ها تهدید می شوند.

فیلم داستان دکتر ساموئل ماد را روایت می کند، کسی که بیگانه بوده اما متهم به ترور رئیس جمهور لینکولن در سال 1865 می شود.

در سال 1863، یک لباس اتحادیه به پشت خطوط کنفدراسیون در می سی سی پی فرستاده می شود تا راه آهن های دشمن را نابود کند، اما یک زن زیبای جنوبی اسیر و پزشک واحد باعث ایجاد اصطکاک در صفوف می شوند.

در سال 1922، یک شورشی ایرلندی به دوستش اطلاع می‌دهد، سپس احساس می‌کند که در حال نزدیک شدن است...

دو رانشگر جوان یک قطار واگن مورمون را به دره سان خوان راهنمایی می‌کنند و در این سفر با افراد نابسامان، هندی‌ها، جغرافیا و چالش‌های اخلاقی روبرو می‌شوند...

براندون پس از مشاهده قتل پدرش توسط یک مرتد در کودکی، به تحقق رویای پدرش برای راه‌آهن بین قاره‌ای کمک می‌کند...

در فورت آپاچی، یک کاپیتان جنگی شرافتمند و کهنه کار زمانی که رژیم او تحت فرماندهی یک سرهنگ گرسنه جوان و شکوهمند و بدون احترام به قبیله محلی سرخپوستان قرار می گیرد، درگیری پیدا می کند...

یک بوکسور بازنشسته آمریکایی در دهه 1920 ایرلند به دهکده محل تولدش باز می گردد، جایی که عاشق یک مو قرمز با روحیه می شود...

یک سناتور برای تشییع جنازه یک دوست قدیمی به یکی از شهرهای غربی باز می گردد و داستان ریشه های خود را تعریف می کند...

کاپیتان ناتان بریتلس، در آستانه بازنشستگی، آخرین گشت زنی را انجام می دهد تا یک حمله عظیم قریب الوقوع سرخپوستان را متوقف کند و مامور می شود تا "آبی آلشرد" همسر یکی از فرماندهان و برادر زاده او را برای حفظ امنیتشان همراهی کند و...

گروهی از مردم که با کالسکه سفر می کنند، سفر خود را با تهدید سرخ‏پوستان و مکان تقابل شخصیت‏هایى متضاد می‏شود و از جمله رابطه ‏اى نجات‏بخش را میان رینگوکید و دالاس به بار می آورد...

حماسه ای خانوادگی که چندین دهه گسترش به سمت غرب در قرن نوزدهم را شامل می شود، از جمله طوفان طلا، جنگ داخلی، و ساخت راه آهن....

پس از دزدیده شدن گاوهایشان و قتل برادرشان، برادران ارپ باید با خانواده کلنتون تسویه حساب کنند...

در آغاز قرن در یک دهکده معدن ولز، پسركى 12 ساله ، هم‏راه با خانواده‏ اش در دهكده‏اى معدنى در دره‏ اى سرسبز و زیبا زندگى مى‏ كند. اما آرامش و خوشبختى خانواده آرام آرام با شدت گرفتن طمع و زورگویى‏ هاى صاحبان معادن از بین مى‏ رود...

ویکتور مارسول، شکارچی سفیدپوست، در یک سافاری کنیایی، مثلث عشقی با الویز کلی، اجتماعی اغواکننده آمریکایی و لیندا همسر خیانتکار دونالد نوردلی، انسان شناس دارد...

بحران اقتصادى در دهه‏ ى 1930 امريكا ، بقاى خانواده‏ى "جود" را به خطر انداخته است. "ام" ، پسر بزرگ خانواده كه به تازگى از زندان آزاد شده همه را وا مى‏دارد بار سفر ببندند و به كاليفرنيا كوچ كنند...

سرخ پوستان کومانچى حمله ‏ور می ‏شوند و بیش‏تر اعضاى خانواده‏ ى « آرون ادواردز » ( کوى ) را به قتل می ‏رسانند. پس از چندى « ایتان ادواردز » ( وین ) به اتفاق « مارتین پولى » ( هانتر )، پسر جوانى که « ایتان » سالها پیش از چنگ سرخ‏پوست‏ها نجات داده، سرسختانه به جست و جو براى یافتن دختر کوچک‏تر خانواده « دبى »، ادامه می‏دهند...