Maggie Cheung

"جون" از چین به هنگ کنگ سفر می کند تا برای ازدواج با دوست دخترش پول کافی بدست آورد. در آنجا او با دختری دوست می شوند.

دراگون اکنون به پلیس ناحیه سای وان تبدیل شده و باید با اوباش، شورشی های ضد مانچو، وفاداران به مانچو، دزدان دریایی فراری، و همینطور رئیس پلیس فاسد مقابله کند...

گانگستر سطح متوسط ​​واه عاشق پسر عموی زیبایش می شود، اما باید به محافظت از شریک جنایتکار و دوست خود، فلای، ادامه دهد...

داستان فیلم از چهار قسمت تشکیل شده است، سه قسمت اول درمورد رابطه «چو» با سه زن است که بعد از از دست دادن عشق زندگی اش، «سو لی ژن» با آن ها آشنا شده. قسمت چهارم در دنیای اسرار آمیز چو، که ۲۰۴۶ نام دارد روی می دهد...

دوقلوهایی که هنگام تولد از هم جدا شده اند به راههای متفاوتی رفته و یکی تبدیل به مکانیک و دیگری رهبر کنسرت کلاسیک می شود. در نهایت در بزرگسالی با هم برخورد کرده و به اشتباه وارد دنیای یکدیگر می شوند...

یک بازیگر چینی که برای بازسازی یک فیلم در فرانسه به سر می برد، متوجه توطئه ای کوچک در صحنه فیلمبردای می شود...

بازرس وونگ تلاش می کند به یکی از قاچاقچی های بزرگ مواد مخدر، به نام چو تائو که به تازگی دستگیر شده بباوراند که یکی از هم دستانش، سلینا قرار است در دادگاه علیه او شهادت دهد. به این امید که چو نقشه ی سو قصد به جان سلینا را بریزد. از طرف دیگر وونگ، مأمور پلیس، کاکویی چان را مأمور محافظت از جان سلینا می کند...

کاکویی چان باید گروهی اخاذ که بمب گذاری می کنند را متوقف کند، از طرفی دیگر دشمنان قبلی چان نیز، تصمیم به گرفتن انتقام دارند...

دو همسایه، پس از اینکه هر دو به فعالیت های خارج از ازدواج همسر خود مشکوک شدند، پیوند محکمی ایجاد می کنند. با این حال، آنها توافق می کنند که پیوند خود را حفظ کنند تا مرتکب اشتباهات مشابه نشوند...

چین، قرن سوم قبل از میلاد. یک «مرد» (لی)، پس از کشتن سه تن از دشمنان امپراتور – «آسمان» (ین)، «شمشیر شکسته» (چیو- وای) و «برف پرنده» (مان- یوک) – به حضور امپراتور چین (مینگ) شرف یاب می شود. اما امپراتور گزارش «مرد» را باور نمی کند و می گوید...