Mamiko Noto

یک دختر جوان خجالتی به یک سازمان ابرقهرمانی می پیوندد و با شرورها و همچنین ترس ها و ناامنی های خود مبارزه می کند.

داستان درباره کورونوما ساواکو، دختر چشم و ابرو مشکیه که به خاطر شباهتش به یک زامبی توی یه فیلم ژاپنی بقیه ازش می ترسن. اون کازهایا شوتا رو ملاقات میکنه و باهاش دوست میشه. این دوستی باعث میشه که آدمهای زیادی دور و برش جمع بشن و دوست های جدیدی پیدا کنه چون شوتا معروف ترین پسر مدرسه است. اما همون طور که دوستان او زیاد شدن، دشمنای اون هم زیاد شده...

یک زوج که سالیان سال با همدیگر زندگی کردند و به سن پیری رسیده اند، به یکباره به جوانی برمی گردند. حالا یک زندگی دوباره ای برای آنها شروع شده است.

یک گلبول قرمز تازه وارد فقط می خواهد کارش را انجام دهد. بین هجوم باکتری ها و ملاقات با یک گلبول سفید خاص، او می فهمد چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد...

گروهی از دختران دبیرستانی به سفری می‌پیوندند که به سمت قطب جنوب می‌رود.

دو دانشجو با دختری به ظاهر بی‌آزار به نام لوسی روبرو می‌شوند، غافل از اینکه او در واقع یک قاتل زنجیره‌ای جهش یافته با شخصیتی دوگانه است.

دو دانش آموز بی خواب با هم ملاقات می کنند و شروع به گذراندن شب های خود در یک رصدخانه با هم می کنند.

جايي در دنياي گسترده‌ي اينترنت، وب‌سايتي معروف به "جيگوکو سوشين" (Jigoku Tsushin) وجود دارد که تنها راس نيمه شب قابل دسترسي‌ست. شايع شده که اگر در آن وب‌سايت از کسي که نسبت به او کينه داريد، نام ببريد، آن‌وقت جيگوکو شوجو (Jigoku Shoujo) ظاهر شده و هر کسي که باعث عذاب شماست را به دوزخ مي‌کشد. اطلاعات خيلي کمي درباره اين دختر در دست است. تنها مورد مشخص اين است که او به همراه مادربزرگي که به به اندازه‌ي خودش عجيب و غريب است، زندگي مي‌کند، سه عروسک کاهي جادويي به همراه دارد و هر زمان پستي در وب‌سايت مذکور ارسال مي‌شود، او تبديل به جيگوکو شوجو شده و کار خود را آغاز مي‌نمايد.

کویتو کوگانی به عنوان یک میکو یا دوشیزه معبد کار میکنه و به حوس‌های ساکنینش رسیدگی میکنه. یه الف چند صد ساله که اونقدری که عاشق بازی‌های کامپیوتریه از بیرون رفتن هم متننفره. پیشکشی‌هاتون رو برای الف اوتاکو بیارید، نوشیدنی انرژی زا، چیپس، و بازی‌های کامپیوتری از همه چیز بهتره

ژوئن 1998: شیکی تجربه ای نزدیک به مرگ داشته است. او که از کما بیدار می شود، چیز بسیار مهمی را برای خود از دست داده است و خلاء بزرگی در روح او ایجاد می کند.

در یک شب کریسمس در شهر توکیو سه نفر بی خانمان به نام های “جین” و “هانا” که مرد و زنی میانسال هستند و دختری به نام “میوکی” که با آنها زندگی می کند، وقتی به دنبال غذا می گشتند به یک نوزاد رها شده بر می خورند....

یک بچه ی دبستانی ملقب به شونن بت (shounen bat) با چوب بیسبال طلایی و خمیده ی خود به افراد مختلف حمله می کند. دو بازرس پلیس مامور بررسی این پرونده شده تا بتوانند مانع از انجام حملات بیشتری از جانب این بچه شوند. اما به زودی آن ها متوجه خواهند شد که این پرونده فراتر از آن چیزی است که آن ها تصورش را می کردند.

خواهر و برادر سورا و شیرو با هم مخوف ترین تیم گیمرهای حرفه ای جهان، The Blank رو تشکیل میدن. وقتی آنها موفق می شوند خود خدا را در یک بازی شطرنج شکست دهند، به دنیایی فرستاده می شوند که در آن همه اختلافات با بازی حل می شود و....

یک جراح عصبی درخشان که در آلمان زندگی می کند ، پس از درگیر شدن با یک روان پریش که زمانی بیمار سابق بود ، زندگی خود را در آشفتگی کامل می بیند...

یک مبارز تندخو پس از آنکه خانه اش توسط دشمن قدرتمندی ویران می شود، تحت نظر پدربزرگ مشتاق خود تمرین می کند؛ و منتظر فرصت انتقام است...

در شهر ارگاستولوم، خانه‌ای سایه‌دار مملو از مردان ساختگی و دزدهای خرده‌پا، فاحشه‌ها و پلیس‌ها، کارهایی بسیار کثیف‌تر از آن وجود دارد که حتی ساکنان خسته‌اش به آن دست نزنند. وارد "Handymen"، Nic و Worick شوید...