Mikako Komatsu

شینگو ایچینومیا یک مرد بیست و پنج ساله است که در شرکتی مشغول کار است. او در جسم فرزند کوچک یک خانواده ی شریف و فقیر حلول کرده و استعداد نادر و فوق العاده ای به دست آورده است. اما شرایط او باعث شده این استعداد تنها برایش بدبختی به دنبال داشته باشد.

داستان دختری ۱۶ ساله به نام اریکا شینوهارا که برای جلب توجه دوستانش، درباره داشتن دوست‌پسر دروغ می‌گوید. او عکسی از یک پسر خوش‌قیافه در خیابان می‌گیرد و ادعا می‌کند که او دوست‌پسرش است. اما این پسر در واقع ساتا کیویا، همکلاسی اوست که به سردی و بی‌رحمی معروف است...

نویسنده جوانی که با هنرمندی ناشناس کار می کند متوجه می شود که این هنرمند خواهر کوچک اوست.

هاروهیرو ناگهان از خواب بیدار می شود و هیچ خاطره ای جز نامش ندارد. افراد زیادی در اطراف هستند، اما به نظر می رسد هیچ کس چیزی نمی داند. هاروهیرو یک حزب از افراد تشکیل می دهد و شروع به کاوش می کند.

وارث خانواده یاکوزا مجبور می شود تا با دختر سرپرست خانواده تبهکاری در ارتباط باشد تا از جنگ گروهی جلوگیری کند که البته باعث ناراحتی آنها می شود.

واتارو ساجو، که عمیقاً عاشق همکلاسی زیبایش آیکا ناتسوکاوا است، بدون اینکه دلسرد شود به او نزدیک می‌شود، در رویای خود او نیز عاشقش می باشد. با این حال یک روز از خواب بیدار می شود و...

رنت فاینا توسط یک اژدهای افسانه ای بلعیده می شود و خود را مانند تلی از استخوان می بیند. او با یک شمشیر، یک کمربند و یک ظاهر جدید وحشتناک، تلاش خود را به عنوان یک اسکلت تازه متولد شده برای دستیابی به تکامل وجودی آغاز می کند.

داستان این انیمه در مورد دانش‌آموز دبیرستانی به نام هایاسه ناگاتورو است که علاقه‌مند به اذیت کردن سنپای خجالتی‌اش است. او به ناگاتورو به طور مخفیانه علاقه دارد و با هر کسی که سعی می‌کند سنپای را اذیت کند، بسیار خصمانه رفتار می‌کند.

داستان این انیمه در مورد آنزو هوشینو، دختر دبیرستانی‌ای است که به مد و چیزهای عاشقانه اهمیتی نمی‌دهد و روزهای خود را با انجام بازی‌های ویدیویی می‌گذراند. جادوگری به نام ریری به صورت ناگهانی ظاهر می‌شود و آنزو مجبور می‌شود که در پروژه‌ای دنیای جادویی برای جلوگیری از کاهش جمعیت شرکت کند.

گروهی از افراد غریبه گرد هم جمع می شوند تا بزرگترین سریال انیمه ی جهان را بسازند

یک انسان وارد مسابقات شیاطین می شود تا پادشاه شیاطین شود.

در یک مدرسه راهنمایی، "یوشیوکا" از "کئو" خوشش می آمد. او شبیه به دیگر پسرها نبود و بسیار آرام و متین بود. پس از اینکه "کئو" نقل مکان کرد، این دو دیگر تماسی با هم نداشتند و یکدیگر را نمی دیدند. تا اینکه در دبیرستان "یوشیوکا" دوباره با "کئو" روبرو شد، اما "کئو" دیگر آن پسر قبلی نیست و تغییر کرده است...

تریستان پس از حوادث غم‌انگیز گذشته بار دیگر با لانسلوت متحد می‌شود. باید یاد بگیرد بر شیاطین درونی خود غلبه کرده تا جان مادرش را نجات دهد.

داستان یک دانشجوی انتقالی جدید علاقه مند به محیط اطرافش و آهنگی که برای او و همکلاسی هایش نشاط می آورد.

تاکائو که یک دانش آموز درس خوان می باشد که دوست دارد طراح کفش ماهری شود. یک روز او تصمیم می گیرد که از مدرسه به باغ ژاپنی برود و در آنجا فکر کند و درباره آینده خود تصمیم گیری کند. در باغ زن مرموزی به نام یوکینو را می بیند و مجبور می شود وقتش را با او بگذراند...