Peter Weller

یک فرمانده نظامی که در خارج از سیاره در طول یک جنگ بین سیاره‌ای مستقر شده است، برای مذاکره در مورد یک معاهده صلح، از میان مناظر ویران شده سفر می‌کند، اما متوجه می‌شود که...

یک کشیش جوان به رم فرستاده می شود تا در مورد مرگ رهبر مذهبی اش تحقیق کند...

باکورو بنزای، یک موسیقی دان ماجراجو بهمراه افراد گروهش در برابر بیگانگان مهاجمی که از بُعد هشتم جهان هستی آمده اند، قرار میگیرند...

بيل لي از نوعي ماده ي مخدر استفاده مي کند که اعتقاد دارد در کار نويسندگي به او کمک مي کند. سرانجام بيل تصادفا همسرش، جون را مي کشد...

زمانی که دوست پسر شوم مادرش شروع به اعمال قدرت خود در خانه می کند، یک نوجوان باید از خانواده خود محافظت کند...

خانواده ای آمریکایی که برای تعطیلات در آفریقا به سر می برند گم شده و تبدیل به شکاری برای شیرهای گرسنه می شوند...

در سنت جود، فروشندگان مواد مخدر و پلیس فاسد یک محله شهری را ویران کرده اند. اما تازه وارد، هونگ، مهارت های جنگی و بینش اخلاقی برای نجات این شهر از خود دارد.

بتمن پس از 10 سال غیبت بازگشته است. مقامات گاتهام می خواهند او را دستگیر کنند. یک دشمن قدیمی خواهان اتحاد مجدد است. فدرال‌ها از مرد فردا می‌خواهند که جلوی او را بگیرد.

یک اسطوره مبارزات زیر زمینی که به همسر و پسر جوانش قول داده است که بعد از آخرین مبارزه، زندگی خود را متحول سازد. اما هنگامی که برادر کوچکترش به یک رییس خلافکار خیانت می کند، مجبور می شود...

بروس بیش از بیست سال است که شهر گاتهام را ترک کرده است و هیچ یک از مردم شهر او را ندیده اند او اکنون پنجاه و پنج ساله شده است و این امر شرایط خوبی را برای تبهکاران و خلافکران به وجود آورده است که به راحتی به کار خود ادامه بدهند و.

شرکت او سی پی (OCP) با کاهش عمدی حقوق نیروی پلیس و اعتصاب آنها سعی بر این دارد تا با زیرفشار قرار دادن دولت، آنان را وادار به تخریب شهر دیترویت کرده تا OCP بتواند شهر جدید خود را بنا کند. با اعتصاب نیروی پلیس شهر دیترویت به هرج و مرجی تمام عیار دچار شده است، فردی به نام «کین» مادهٔ مخدر تازه‌ای به نام نوک (Nuke) را ابداع کرده است و بیش از نیمی از مردم شهر را معتاد آن کرده است. در شرکت OCP زنی به نام دکتر جولیت فاکس سعی بر جلب کردن دیدگاه مدیرعامل شرکت برای متوقف کردن پلیس آهنی و جایگزینی آن با ربات تازه‌ای به نام «پلیس آهنی 2» را دارد. گویی فقط یک نفر می‌تواند به اوضاع سروسامان دهد و آن پلیس آهنی است

آینده ای نه چندان دور. شهر جنایت زده ی دیترویت را در واقع سران یک «شرکت» اداره می کنند. با نظارت «ریچارد جونز» (کاکس)، معاون اداره پلیس، طرح ساخت نوعی روبات برای مبارزه با جنایت های مهارناپذیر خیابانی به انجام می رسد و خیلی زود هنگامی که یکی از ماموران پلیس به نام «الکس مورفی» (ولر) به دست گروهی از جنایتکاران به رهبری «بادیکر» (اسمیت) به قتل می رسد، «مورتن»، فرصت پیدا می کند تا ادعایش را عملی کند.