متاسفانه به تم های جنسی در سریال بیش از حد پرداخته شده است.
پاسخ
۰
۱
۰
امتیاز ۶ از ۱۰
۲۵ روز پیش
legendary team
perfect
پاسخ
۰
۰
۱
امتیاز ۱۰ از ۱۰
۲ ماه پیش
Mm_8469551
خیلی فیلم قشنگی بود و از دیدنش لذت بردیم. سبک جدیدی از فیلم سازی رو داره که بازیگر نقش اول انقدر خوب بازی کرد که واقعا یه لول دیگه از فیلم رو تجربه میکنید. ارزش دیدن داره
پاسخ
۰
۱
۲
امتیاز ۹ از ۱۰
۵ ماه پیش
Sara.niikii
فیلم نامه متفاوت - دارای دردهای اجتماعی و عواطف عجیب آدمی رو خیلی رک به تصویر کشیده- بازیگر نقش اول بسیار درخشان بازی کرد - فقط این سبک تعامل بازیگر با دوربین و مخاطب رو اصلا دوست ندارم احساس میکنم از حالت فیلم بودن خارج میشه و احساس میکنم دارم پشت صحنه فیلمو میبینم. در کل پشندیدم
پاسخ
۰
۲
۰
امتیاز ۸ از ۱۰
۸ ماه پیش
afshiin121
وافعا متفاوت و خیلی عالی بود
پاسخ
۰
۰
۱
۹ ماه پیش
afshiin121
عالی
پاسخ
۰
۰
۱
۹ ماه پیش
zmss
فصل یک کش دار بود اما فصل دو خوب از آب درومده. بنظرم رتبه اش زیادی بالاس و اونقدرا هم خوب نیست
جدیدترین سریالِ دههی اخیر که برخلافِ عمرِ کوتاهِ دو فصلیاش، طرفدارانِ دوآتیشهای جمع کرده است. «فلیبگ» که از فرزندانِ «لویی» حساب میشود، یکی دیگر از سریالهای دههی گذشته است که براساس انعطافپذیری احساسی و روایی ساخته شده است؛ یک مطالعهی شخصیتی در قالب یک کمدی بریتانیایی بددهن. ساختهی فیبی والتر-بریج در باب جنسیت، خانواده و دین فقط ۱۲ اپیزود به طول انجامید، اما کمدی تیز و بُرندهاش و احساساتِ پُردرد و رنجِ صادقانهاش هنوز هیچی نشده، آن را به یکی از نمادهای تلویزیون تبدیل کرده است.
کاراکترِ والتر بریج زنی افسرده که پشت سر هم سیگار میکشد، بهطرز شگفتانگیزی شلخته و درب و داغون است. «فلیبگ» روایتگرِ سگدو زدنِ این زن برای پیدا کردن راهش در دنیایی ظالم و پُرهرج و مرج و یافتنِ حقیقتِ زندگیاش در میان دریایی از چرت و پرت و مزخرف است. فلیبگ نمایندهی هرچیزی که زنان تحتفشار قرار میگیرند تا آنها را پنهان کنند است: او آواره، عصبانی، حسود، غمگین، پُرنیش و کنایه، بدبین و بذلهگو است و هر چیزی که به ذهنش میآید را رک و پوستکنده به زبان میآورد و حتی وقتی در شرایطی قرار دارد که نمیتواند این کار را انجام بدهد، با شکستنِ دیوار چهارم و مستقیما خطاب قرار دادنِ بینندگانش، اجازه نمیدهد احساسِ واقعیاش مخفی بماند.
همین که فلیبگ سعی میکند با مرگِ بهترین دوستش، رابطهی پُرتنشاش با خواهر و پدرش و درگیریاش با نامادری تنفربرانگیزش کنار بیاید، سریال به نگاهی پُر از اندوه در بابِ تنهایی و موشکافی خانوادهای که هرکدام از اعضای آن به شکلی شکستهاند که دیگر مثل گذشته درکنار یکدیگر چفت نمیشوند تبدیل میشود. بهترین لحظاتِ «فلیبگ» به اواخرِ فصل دوم که حول و حوشِ شیفتگی غیرقابلکنترلِ فلیبگ به یک کشیش جوان (اندرو اسکات یا جیمز موریاریتی خودمان) میچرخد اختصاص دارد. با اینکه سریال در کل فقط حدود چهار-پنج ساعت زمان دارد، ولی والتر بریج تکتک لحظاتش را با مهارت و دقتی بیکران طراحی کرده؛ او ما را با کمدی دیوانهوارش به خود نزدیک میکند و سپس، مشتهای بیرحمانهاش را روانهی قلبمان میکند.
به نقل از زومیت.
خلاصه بگم ماجرای یک جیندا و یک کیشیش (که در واقع، آره)
کاراکترِ والتر بریج زنی افسرده که پشت سر هم سیگار میکشد، بهطرز شگفتانگیزی شلخته و درب و داغون است. «فلیبگ» روایتگرِ سگدو زدنِ این زن برای پیدا کردن راهش در دنیایی ظالم و پُرهرج و مرج و یافتنِ حقیقتِ زندگیاش در میان دریایی از چرت و پرت و مزخرف است. فلیبگ نمایندهی هرچیزی که زنان تحتفشار قرار میگیرند تا آنها را پنهان کنند است: او آواره، عصبانی، حسود، غمگین، پُرنیش و کنایه، بدبین و بذلهگو است و هر چیزی که به ذهنش میآید را رک و پوستکنده به زبان میآورد و حتی وقتی در شرایطی قرار دارد که نمیتواند این کار را انجام بدهد، با شکستنِ دیوار چهارم و مستقیما خطاب قرار دادنِ بینندگانش، اجازه نمیدهد احساسِ واقعیاش مخفی بماند.
همین که فلیبگ سعی میکند با مرگِ بهترین دوستش، رابطهی پُرتنشاش با خواهر و پدرش و درگیریاش با نامادری تنفربرانگیزش کنار بیاید، سریال به نگاهی پُر از اندوه در بابِ تنهایی و موشکافی خانوادهای که هرکدام از اعضای آن به شکلی شکستهاند که دیگر مثل گذشته درکنار یکدیگر چفت نمیشوند تبدیل میشود. بهترین لحظاتِ «فلیبگ» به اواخرِ فصل دوم که حول و حوشِ شیفتگی غیرقابلکنترلِ فلیبگ به یک کشیش جوان (اندرو اسکات یا جیمز موریاریتی خودمان) میچرخد اختصاص دارد. با اینکه سریال در کل فقط حدود چهار-پنج ساعت زمان دارد، ولی والتر بریج تکتک لحظاتش را با مهارت و دقتی بیکران طراحی کرده؛ او ما را با کمدی دیوانهوارش به خود نزدیک میکند و سپس، مشتهای بیرحمانهاش را روانهی قلبمان میکند.
به نقل از زومیت.
خلاصه بگم ماجرای یک جیندا و یک کیشیش (که در واقع، آره)