دانلود سریال From

برای کسایی که سه فصل رو با فاصله دیدن و یادشون رفته یا کسایی که سریال رو دوست دارن. (احتمالات)
قسمت اخر فصل سه اون مرد کت زرده به جیم میگه دانش و اگاهی هزینه داره.... و جیم تنها کسیه که هی داره میگه این مکان یه ازمایش بزرگ غیرانسانی هست یا منظورش به این اگاهی بوده یا اینکه کد رو شکست و اهنگ رو نواختن. یا واقعا همینه یا اینکه تم تخیلی داره و زندگی های متعدد رو نشون میده. توی زیرزمین یه نشونه هایی پیدا می کنن که باهاش داستان رو بفهمن چون از ورودشون به اونجا عصبانی شدن. توی انباری هم کلی وسایل از افراد مرده قبلی بود و پسر بچه میگه اینجا نقشه ای هست که باهاش میتونن گم نشن... دقیقا هر چی پیدا کردن و سرنخ هاشون از اونجا هست مثل دفترچه و دستبند و عکس و...
اونجا که جید با ویکتور میره سمت لاشه ماشین ها مشخصه... ماشین کریستوفر مثل ماشین جید از یه شرکت بودن! و خیلی اون نشونه روی اعصابش بود که اخرش هم مشخص میشه تو زندگی قبل تر کریستوفر بوده! احتمالا هم رفته تو زیرزمین که اون عروسک اونجا جا مونده بوده. کلا اینکه برن اونجا خیلی از گره ها حل میشه ولی احتمال کشته شدن شون بالاست که می ترسن چون قبلا اتفاق افتاده براشون.
تبیتا هم اول با کریستوفر(جید) و بچه شون اینجا بودن. تو زندگی بعدی تبیتا بدون همسرش با بچه هاشون ویکتور و یه دختر اینجا بودن ولی نتونست کاری کنه و دخترش و خودش کشته شدن و فقط ویکتور زنده موند. ویکتور هم اینقدر اینجا بوده یه سری دوره های زمانی و اتفاقات رو میفهمه... حالا دلیلش یا واقعا ماورایی هست یا اینکه جزئی از یه ازمایش و بازی هستند. تو این زندگی هم تبیتا با جیم اومده ولی چرا باید پدر ویکتور و جید هم اینجا باشن؟ یه روایت قوی داره اتفاقا... میخواد بگه ایندفعه خیلی از ادم های قبلی میان تا یه کاری پیش ببرن... جیم هم که دیدید با جید تونستن رادیو رو راه اندازی کنند. و خیلی نکات دیگه که بعضی ها متوجه شدن.
شاید چون کم کم اینا رو میگه برای یه عده خسته کننده باشه و خب سلیقه ای هست. ولی من خیلی خوشم اومد درسته خیلی بهتر می شد پیش بره ولی هیچ چیز انسان بی نقص نیست. هر چی بیشتر نشون بدن بهتر. این ژانر معمایی کلا صبر و حوصله می خواد.