داستان ظهور طراح مد، کریستین دیور است، او کوکو شانل را از تخت سلطنت خلع میکند و با اثر نمادین زیبایی و تأثیر خود به بازگشت روح و زندگی به جهان کمک میکند...
وااااای عالیه
من عاشقش شدم
بر اساس داستان واقعیه، بخشی از زندگی طراحهای خفن دنیا رو نشون میده ،و همه اینا تو دوران جنگ جهانی دومه
واقعا معرکه ست
من عاشق ترینم(((:
فیلم خوبیه و ارزش دیدن داره
ولی میشد ازین داستان یه ابر سریال ساخت
متاسفانه خیلی روند فیلم رو کند ساختن
تم فیلم دائم در جنگ جهانیه و افکت فیلم هم جوری بود که رنگ ها رو خیلی کدر تر نشون میداد میخواستن فضای جنگ جهانی رو برای مخاطب تدایی کنن اما خب در اون زمان رنگ ها وجود داشتن
بیشتر سعی داشتن اتفاقات تلخ جنگ جهانی رو هم نشون بدن
داستان خلق برند دیور میتونست خییییییییییییلیییییی جذابتر باشه که متاسفانه ایقدر روند فیلم رو کند ساختن که اون بُعد کارافرینیش اونجوری که باید به چشم نیومد
مخصوصا قسمت اخر افتتحایه اولین خانه مد دیور که میتونستن حداقل اونو خیلی جذابتر درست کنن
کاری که کریستین دیور کرد خارق العاده بود
و این فیلم داستان زندگی این فرد هستش
از طرفی زندگی کو کو شنل خالق برند شنل هم نشون میده(شنل یک زن حسود و به شدت خودخواه بود )که در این فیلم واقعیت این شخص رو نشون میده
یه نفر پیام گذاشته بود باز هم همجنسگرایی رو تو این فیلم نشون دادن
در زندگی واقعی کریستین دیور همجنسگرا بوده و خوش قلب بودنش هم کاملا بر اساس واقعیت هستش
به نظرم با این همه کم و کاستی باز هم ارزش دیدن داره
من امتیاز 7 رو بهش میدم
سریال هیجان انگیزی نیست یعنی بگی بزار ببینم بعدش چی میشه
روندش ارامه ولی کسل کننده هم نمیشه
یه مقدار انتظار بیشتری ازش داشتم
و باز هم همجنس گرایی، با اینکه زیاد نیست ولی در همون حد هم از فیلم جدا میشی
و باز هم جنس گرایی ؟؟ خب کریستین دیور گی بود. اینم یک فیلم بیوگرافی بود. همجنسگرا بودن هم یک بخشی از حقیقت زندگی این شخص بود.
قبول دارم در خیلی از آثار سینمایی امروز برای عادی سازی نگرش و کاهش تنش نسبت به برخی از قشر های جامعه که در گذشته و یا حتی حال از محرومیت و محدود برخوردار بودند، مثل جامعه سیاه پوستان یا جامعه LGBT، بهصورت نخ نما و اغراق آمیزی داره فرهنگ سازی و حمایت میشه. ولی تو این فیلم کاملا طبیعی بود. این موضوع واقعیت زندگی اون آدم بود.
اگر دنبال یک سریال یا فیلم هستید که در مورد طراحی لباس، مد و فشن و... باشه. قطعا این سریال انتخاب مناسبی برای شما نیست. چون این سریال در مورد لباس نیست، بلکه در مورد خالق اون هست. در واقع داستان فیلم، زندگی دو طراح لباس مشهور که در یک دوره زمانی زندگی میکردند و هرکدومشون در بحبوحه جنگ و همچنین بعد از اون با مشکلات مختص به خودشون دست و پنجه نرم میکنند رو، روایت میکنه. و اینکه چطور جنگ میتونه زندگی آدم ها رو به کلی عوض کنه.
من فضا و تصویر برداری فیلم رو دوست داشتم، بنظرم ریتم سریال از قسمت 1 تا 5 فیلم کمی هیجانی تر و تند تر بوده ولی از قسمت 5 به بعد داستان کندتر پیش میره اما در کل سریال روند کندی داره.
اگه سریال رو شروع هنوز نکردید بهتون توصیه میکنم برای که بهتر کرکتر کوکوشنل رو بشناسید قبل از اون فیلم های Coco before Chanel و Coco Chanel & Igor Stravinsky ببیند.
و اگه در دهه 30-40 و یا حتی 50 به بالای زندگیتون هستید و احساس پوچی دارید و فکر میکنید عقب افتادید، کار مهمی انجام نداد و زمان زیادی رو از دست دادید و همه چیز برای شما تمام شده، شخصیت و زندگی دیور قطعا برای شما الهام بخش خواهد بود.
فصل 1 / قسمت 1 تا 5
*روند و سرعت داستان سریال یکم کنده و سطحش متوسطه.
*بازیگری ها اکثرأ متوسط یا ضعیف هستند و نسبت به بقیه بازیگریها بانو بینوچه در نقش شانل بهتر بودند.
*با اینکه سریال درباره دیور و شانل و لباس و مد در زمان جنگ جهانی دوم بود, اما تصاویر و رنگ ها اکثرا سرد و بی روح و میشه گفت مه آلود بودند, چه در دوره قبل جنگ چه بعد جنگ.
*بیشتر این داستان مال قبل دهه ی 1950 میلادیه و چرچیل لقب شوالیه "Sir" رو سال 1953 دریافت میکنه, پس اینکه تو سریال تو دهه 1940 مثلا خانم شانل, چرچیل رو با لقبش صدا میکنه احمقانه بود.
*کاش رو شخصیت پردازی و سکرین تایم کاثرین دیور خواهر کریستیان دیور بیشتر وقت میزاشتن, اون حس اهمیتی که برای شخصیت اول داشت رو به بیننده منتقل نمیکرد.
دوستانی که میترسید این سریال یک سریال کسل کننده و فقط بیوگرافی باشه باید بگم یه قسمت دانلود کنید پشیمون نمیشید ،
واقعاً از هر لحاظ حرف نداره ، امیدوارم بترکونه چون حق این سریال اینه خیلی ازش تمجید بشه
من عاشقش شدم
بر اساس داستان واقعیه، بخشی از زندگی طراحهای خفن دنیا رو نشون میده ،و همه اینا تو دوران جنگ جهانی دومه
واقعا معرکه ست
من عاشق ترینم(((:
خیلی وقته که قسمت 11 نیومده.
به نظرتون قطع شده یا ادامش خواهد اومد.
ولی میشد ازین داستان یه ابر سریال ساخت
متاسفانه خیلی روند فیلم رو کند ساختن
تم فیلم دائم در جنگ جهانیه و افکت فیلم هم جوری بود که رنگ ها رو خیلی کدر تر نشون میداد میخواستن فضای جنگ جهانی رو برای مخاطب تدایی کنن اما خب در اون زمان رنگ ها وجود داشتن
بیشتر سعی داشتن اتفاقات تلخ جنگ جهانی رو هم نشون بدن
داستان خلق برند دیور میتونست خییییییییییییلیییییی جذابتر باشه که متاسفانه ایقدر روند فیلم رو کند ساختن که اون بُعد کارافرینیش اونجوری که باید به چشم نیومد
مخصوصا قسمت اخر افتتحایه اولین خانه مد دیور که میتونستن حداقل اونو خیلی جذابتر درست کنن
کاری که کریستین دیور کرد خارق العاده بود
و این فیلم داستان زندگی این فرد هستش
از طرفی زندگی کو کو شنل خالق برند شنل هم نشون میده(شنل یک زن حسود و به شدت خودخواه بود )که در این فیلم واقعیت این شخص رو نشون میده
یه نفر پیام گذاشته بود باز هم همجنسگرایی رو تو این فیلم نشون دادن
در زندگی واقعی کریستین دیور همجنسگرا بوده و خوش قلب بودنش هم کاملا بر اساس واقعیت هستش
به نظرم با این همه کم و کاستی باز هم ارزش دیدن داره
من امتیاز 7 رو بهش میدم
روندش ارامه ولی کسل کننده هم نمیشه
یه مقدار انتظار بیشتری ازش داشتم
و باز هم همجنس گرایی، با اینکه زیاد نیست ولی در همون حد هم از فیلم جدا میشی
قبول دارم در خیلی از آثار سینمایی امروز برای عادی سازی نگرش و کاهش تنش نسبت به برخی از قشر های جامعه که در گذشته و یا حتی حال از محرومیت و محدود برخوردار بودند، مثل جامعه سیاه پوستان یا جامعه LGBT، بهصورت نخ نما و اغراق آمیزی داره فرهنگ سازی و حمایت میشه. ولی تو این فیلم کاملا طبیعی بود. این موضوع واقعیت زندگی اون آدم بود.
من فضا و تصویر برداری فیلم رو دوست داشتم، بنظرم ریتم سریال از قسمت 1 تا 5 فیلم کمی هیجانی تر و تند تر بوده ولی از قسمت 5 به بعد داستان کندتر پیش میره اما در کل سریال روند کندی داره.
اگه سریال رو شروع هنوز نکردید بهتون توصیه میکنم برای که بهتر کرکتر کوکوشنل رو بشناسید قبل از اون فیلم های Coco before Chanel و Coco Chanel & Igor Stravinsky ببیند.
و اگه در دهه 30-40 و یا حتی 50 به بالای زندگیتون هستید و احساس پوچی دارید و فکر میکنید عقب افتادید، کار مهمی انجام نداد و زمان زیادی رو از دست دادید و همه چیز برای شما تمام شده، شخصیت و زندگی دیور قطعا برای شما الهام بخش خواهد بود.
*روند و سرعت داستان سریال یکم کنده و سطحش متوسطه.
*بازیگری ها اکثرأ متوسط یا ضعیف هستند و نسبت به بقیه بازیگریها بانو بینوچه در نقش شانل بهتر بودند.
*با اینکه سریال درباره دیور و شانل و لباس و مد در زمان جنگ جهانی دوم بود, اما تصاویر و رنگ ها اکثرا سرد و بی روح و میشه گفت مه آلود بودند, چه در دوره قبل جنگ چه بعد جنگ.
*بیشتر این داستان مال قبل دهه ی 1950 میلادیه و چرچیل لقب شوالیه "Sir" رو سال 1953 دریافت میکنه, پس اینکه تو سریال تو دهه 1940 مثلا خانم شانل, چرچیل رو با لقبش صدا میکنه احمقانه بود.
*کاش رو شخصیت پردازی و سکرین تایم کاثرین دیور خواهر کریستیان دیور بیشتر وقت میزاشتن, اون حس اهمیتی که برای شخصیت اول داشت رو به بیننده منتقل نمیکرد.
واقعاً از هر لحاظ حرف نداره ، امیدوارم بترکونه چون حق این سریال اینه خیلی ازش تمجید بشه