سریال جذابی بود، توجه به نظرات منفی نکنید. چند نکته:
1- اول سلیقه خودتون رو توی ژانر ها پیدا کنید و متناسب با اون نظرات رو تحلیل کنید. کسی که ژانر تاریخی دوست نداره نقد مثبت هم قرار نیست داشته باشه حتی اگه سریال موردنظر سریال خوبی باشه.
2- نگاه به این مسئله که داستان فیلم یا سریال برگرفته از کتاب ویا رمان باشه بیشتر به جذابیت اون کمک میکنه، چراکه و نویسنده و کارگردان سریال باید با نویسنده اصلی کتاب به یک نقطه اشتراک در روایت داستان برسن و مطمئن باشید خالق یک کتاب به راحتی اجازه نمیده اثرش خراب نمایش داده بشه و احتمالش کمه.
نکته آخر درباره این سریال:
موسیقی، روایت داستان، بازی درخشان بازیگران بویژه گریس پتن، فلو و سوییچ لنگوییج (تغییر زبان در وکال) به زیبایی هرچه تمام تر به کار رفته و اوج این خلاقیت در قسمت اخر کاملا ملموس و تاثیر گذار هستش. همچنین وفادار بودن این سریال به واقعیت و لوکیشن های اصلی و تجربه شخص قابل تحصینه.
این سریال براساس داستان واقعی شخصی با همین اسم هستش و من بعد از تموم کردن سریال نوشته ها، مستند پرونده و مصاحبه های شخصیت های اصلی در دنیای واقعی رو دیدم. همین مسئله کافیه تا بهمون بگه چقدر اتفاقاتی که ممکنه با خودمون بگیم " بابا این فیلمه" ولی در واقعیت تغییر دهنده در خیلی از مسائل هستش.
لازم به ذکره تهیه کننده اصلی این سریال خود آماندا ناکس بوده و روی سریال نظارت داشته، حتی توی مصاحبه گفته بود "طی این سالها خیلی بهش پیشنهاد میدادن سریالی از ماجرای او تولید و منتشر کنن ولی خودش نمیخواست این داستان صرفا به ماجرای دو دختری اشاره کنه یکی قربانی شده و یکی دیگه تونسته زنده بمونه و وقتی استینبرگ، کارگردان سریال، که خودش تجربه شخصی داشته باهاش ارتباط میگیره و ازش میخواد روی پروژه نظارت کنه خیلی مشتاق به همکاری بوده تا داستان اوطور که باید و از دیدگاه و تجربه شخصی خودش روایت بشه و به نمایش در بیاد."
حیف وقت اصلا ارزش دیدن نداره
اینایی هم ک تعریف کردن چون قسمت آخرش ندیدن و مثل من فکر کردن قراره قسمت آخرش متفاوت باشه.
وقتی قراره مخاطب همون نتیجه ای را بگیره که در همون دقایق اول قسمت اول گرفته، چه لزومی داشت ۸قسمت کش بیاد بدون ذره ای هیجان، معما، ابهام، ترس،شک.....!!!!!؟؟؟؟؟
1- اول سلیقه خودتون رو توی ژانر ها پیدا کنید و متناسب با اون نظرات رو تحلیل کنید. کسی که ژانر تاریخی دوست نداره نقد مثبت هم قرار نیست داشته باشه حتی اگه سریال موردنظر سریال خوبی باشه.
2- نگاه به این مسئله که داستان فیلم یا سریال برگرفته از کتاب ویا رمان باشه بیشتر به جذابیت اون کمک میکنه، چراکه و نویسنده و کارگردان سریال باید با نویسنده اصلی کتاب به یک نقطه اشتراک در روایت داستان برسن و مطمئن باشید خالق یک کتاب به راحتی اجازه نمیده اثرش خراب نمایش داده بشه و احتمالش کمه.
نکته آخر درباره این سریال:
موسیقی، روایت داستان، بازی درخشان بازیگران بویژه گریس پتن، فلو و سوییچ لنگوییج (تغییر زبان در وکال) به زیبایی هرچه تمام تر به کار رفته و اوج این خلاقیت در قسمت اخر کاملا ملموس و تاثیر گذار هستش. همچنین وفادار بودن این سریال به واقعیت و لوکیشن های اصلی و تجربه شخص قابل تحصینه.
این سریال براساس داستان واقعی شخصی با همین اسم هستش و من بعد از تموم کردن سریال نوشته ها، مستند پرونده و مصاحبه های شخصیت های اصلی در دنیای واقعی رو دیدم. همین مسئله کافیه تا بهمون بگه چقدر اتفاقاتی که ممکنه با خودمون بگیم " بابا این فیلمه" ولی در واقعیت تغییر دهنده در خیلی از مسائل هستش.
لازم به ذکره تهیه کننده اصلی این سریال خود آماندا ناکس بوده و روی سریال نظارت داشته، حتی توی مصاحبه گفته بود "طی این سالها خیلی بهش پیشنهاد میدادن سریالی از ماجرای او تولید و منتشر کنن ولی خودش نمیخواست این داستان صرفا به ماجرای دو دختری اشاره کنه یکی قربانی شده و یکی دیگه تونسته زنده بمونه و وقتی استینبرگ، کارگردان سریال، که خودش تجربه شخصی داشته باهاش ارتباط میگیره و ازش میخواد روی پروژه نظارت کنه خیلی مشتاق به همکاری بوده تا داستان اوطور که باید و از دیدگاه و تجربه شخصی خودش روایت بشه و به نمایش در بیاد."
اینایی هم ک تعریف کردن چون قسمت آخرش ندیدن و مثل من فکر کردن قراره قسمت آخرش متفاوت باشه.
وقتی قراره مخاطب همون نتیجه ای را بگیره که در همون دقایق اول قسمت اول گرفته، چه لزومی داشت ۸قسمت کش بیاد بدون ذره ای هیجان، معما، ابهام، ترس،شک.....!!!!!؟؟؟؟؟