کانادا

مردان ایکس، ولوورین را به گذشته می فرستند تا از اتفاقی که منجر به نابودی انسان ها و جهش یافتگان در آینده می شود، جلوگیری کند…

یک دارو برای از بین بردن ژن ایکس ایجاد شده است. در میان انسان‌های جهش یافته دو گروه بوجود می آیند: «مردان ایکس»، که توسط پروفسور چارلز ژاویر رهبری می شود، و «برادری»، گروهی از جهش یافتگان قدرتمند که «مغناطیس»، دوست سابق پروفسور ژاویر در راس آن‌ها قرار دارد.

زمانی که سرهنگ «ویلیام استریکر»، افسری که ضد جهش‌یافته‌هاست پروفسور «ایکس» را می‌رباید و به آکادمی حمله می‌کند، گروه ایکس-من برای متوقف کردنِ او باید با دشمن دیرینه‌ی خود یعنی «مگنیتو » متحد شوند...

جامعه ای متدین و مبتلا به طاعون توسط یک زن جوان زیبا و نیروهای جادوگری، جادوی سیاه و مالکیت از بین می رود...

داستان سیاستمداری به نام الیزبت اسلون (جسیکا چستین) را روایت میکند که قصد دارد از قاچاق اسلحه و همچنین اقدامات نظامی ای که در آمریکا انجام می شود جلوگیری کرده و یا حداقل از شدت انها بکاهد؛ ولی همه با عقیده او موافق نیستند، چرا که خود همین افراد دولتی و صاحب منصب، ثروت زیادی از این راه بدست آورده اند. حال باید دید الیزابت چه راهکاری در پیش می گیرد …

زنی به نام النا مایکلز که در تورنتو زندگی میکند و تنها گرگینه زن دنیاست. او چندین سال پیش گروهش را ترک می کند اما بنا به درخواست رئیس گروه او دوباره به گروه باز می گردد تا در حل کردن پرونده هایی مربوط به قتل کمکش کند...

“کالوم لینچ” خاطرات جد خود “آگولار” را مرور میکند و متوجه مهارت های یک استاد قاتل میشود و میفهمد که خود او نیز یکی از نوادگان حزب مخفی “آدمکش ها” است…

داستان درمورد پسری به نام تارزان است. زمانی که پدر مادر خود را در حمله حیوانات از دست داد توسط یک گوریل ماده بزرگ شد و وقتی بزرگ شد با دختر که در جنگل گم شده بود آشنا شد و با او ازدواج کرد. زمانی که تارزان به دنیای آدم ها رفت (شهر لندن) متوجه معدنی در جنگلی که در آن زندگی می کرد شد و ...

یک زن متوجه می شود، حوادث فاجعه باری که در حال وقوع است به نوعی با شکستگی ذهنی که از آن رنج می برد، مرتبط است.

بعد از اتفاقات قسمت قبل حالا تریس و فور به دنبال فرار از دست ماموران هستند و بخاطر همین به سرزمین عدالت پناه می برند ولی ماموران او را دنبال می کنند و...

موجودات ناشناخته ای بر روی سطح زمین فرود می آیند و اهالی زمین اطلاعی از انگیزه این موجودات فضایی ندارند و در واقع نمی دانند که آیا آنها قصد نابودی زمین را دارند یا برای گفتگو به این سیاره آمده اند. در این وضعیت ارتش به سراغ دکتر “لوئیس بنکس” که استاد زبان شناسی است میرود تا بتواند با کمک او، ارتباطی میان انسانها و موجودات فضایی شکل دهد…

یک زوج به یک شهر کوچک نقل مکان می کنند تا بتوانند از زندگی بهتری برخوردار شوند و دختر 16 ساله خود را با بهترین ارزشهای اجتماعی بزرگ کنند. اما هیچ چیز آنطور که در آنها به نظر می رسد نیست...

قصه فیلم در مورد مردی است که فردی کاملا مشابه خودش را در یک فیلم می بیند، و سعی می کند که آن فرد را هر طور شده پیدا کند…

در چین باستان، گروهی از مزدوران اروپایی با ارتش مخفی مواجه می شوند که دیوار بزرگ چین را در برابر انبوهی از موجودات هیولا حفظ و از آن دفاع می کند...

گروهی از دوستان آینه ای را کشف می کنند که به یک جهان موازی منتهی می شود...

یک جنگجوی دلیر از خانواده خود در برابر گروهی از قاچاقچیان خطرناک مواد مخدر دفاع می کند و ...

یک پلیس در شهر روستایی به نام گرین هیلز به موجودی عجیب و غریب به نام سونیک برای فرار از دست افرادی خبیث که به دنبال او هستند کمک می کند...

مسلح با تنها یک کلمه - Tenet - و برای بقا کل جهان می جنگد، شخصیت پروتستانتیست از طریق دنیای گرگ و میش جاسوسی بین المللی در یک مأموریت سفر می کند که در چیزی فراتر از زمان واقعی آشکار خواهد شد...

فیلم داستان واقعی استفن گلس روزنامه نگار معروفی است که وقتی آشکار می شود بیشتر مقاله های او ساختگی هستند از قله موفقیت سقوط می کند...

در قرن پانزدهم، پاپ الكساندر ششم تلاش می كند تا با كمک چند پسر خود، از طریق اتحاد با قتل، دسیسه، جنگ و ازدواج، تمام قدرت را در ایتالیا كنترل كند...

رئیس سابق گروه ضربت به همراه یک بازیگر مشهور سینما، باید جلوی حمله‌ عده‌ای مزدور به مرکز آموزش پلیس را بگیرند و…

یک مدیر گروه محافظه کار کلیساها، فرزند باشگاه فقید پسرش در سن فرانسیسکو را به ارث می برد...

دوستان قدیمی و مجری های رادیوی محلی مگی و جک آن را به عنوان یک زن و شوهر برای خانواده ها و شنوندگان خود جعل می کنند به امید اینکه برنامه آنها به صورت همزمان پخش شود...

مردی سعی می کند سرنوشت خود را تغییر دهد وقتی که یک سری اتفاقات منجر به تصور قتل قریب الوقوع خود می شود...