هیجان انگیز

شبگرد یا خزنده شب فیلمی نئو-نوآر مهیج به کارگردانی دان گیلروی است. ستاره فیلم جیک جیلنهال در نقش یک خبرنگار است که از صحنه‌های تصادف و جرم و جنایت فیلمبرداری می‌کند و آنها را به شبکه‌های اخبار تلویزیونی می‌فروشد اما…

مرد جوانی به نام جاناتان که در شهر محل زندگی اش در شیفت شب یک فروشگاه کار می کند و این تنها کاری است که او دارد. اما وقتی که با یک شخص مرموز به طور غیرمنتظره‌ای برخورد میکند، زندگی اش شکل وارونه‌ای به خود می گیرد...

یک تیم نظارت بر پلیس با فن آوری بالا تلاش می کند باند سارقان بیرحم بانک را سرنگون کند...

هنگامی که یک بیماری ناگهانی و یک دیدار غیرمنتظره ارث احتمالی النا، زن خانه دار باتدبیر را تهدید می کند، او باید طرحی ناامیدانه را طراحی کند...

در دنباله یک دختر گمشده، یک پلیس سابق با یک گروه مخفی روبرو می شود که سعی دارند یک موجود فوق العاده وحشتناک را احضار کنند...

شیکاگو، سال 2035. روبات ها در همه جا به عنوان کارگر یا پیشخدمت به کار گرفته شده اند. در حالی که به سه قانون روباتی پای بند هستند که ظاهرا باعث می شود به آدم ها لطمه ای نزنند. تا این که کارآگاه ویژه ی جنایی به نام دل اسپونز به شدت به روبات ها شک می کند و سرانجام رو در روی روباتی به نام سانی می شود که تکامل پیدا کرده و به ضوابط سه قانون روباتی پای بند نیست…

الکس جی مورفی (Joel Kinnaman) پلیس وظیفه شناسی است که در حین انجام یک ماموریت مهم تا آستانه مرگ پیش می رود. دانشمندان با همکاری اداره پلیس، با انجام یک عمل جراحی بی نظیر مانع از مرگ وی شده و بخش اعظم بدن وی را با کمک آهن آلات مرمت می کنند. آلکس مورفی پس از بهبودی، تبدیل به موجودی نیمه آهن و نیمه انسان می شود و قدرت تازه ای کسب می کند.

پلیس آهنی یک روز دیگر را شروع میکند، و باید جلوی توسعه دهندگانی بایستد که میخواهند بی رحمانه برخی افراد را از از زمین خود خارج کنند.

شرکت او سی پی (OCP) با کاهش عمدی حقوق نیروی پلیس و اعتصاب آنها سعی بر این دارد تا با زیرفشار قرار دادن دولت، آنان را وادار به تخریب شهر دیترویت کرده تا OCP بتواند شهر جدید خود را بنا کند. با اعتصاب نیروی پلیس شهر دیترویت به هرج و مرجی تمام عیار دچار شده است، فردی به نام «کین» مادهٔ مخدر تازه‌ای به نام نوک (Nuke) را ابداع کرده است و بیش از نیمی از مردم شهر را معتاد آن کرده است. در شرکت OCP زنی به نام دکتر جولیت فاکس سعی بر جلب کردن دیدگاه مدیرعامل شرکت برای متوقف کردن پلیس آهنی و جایگزینی آن با ربات تازه‌ای به نام «پلیس آهنی 2» را دارد. گویی فقط یک نفر می‌تواند به اوضاع سروسامان دهد و آن پلیس آهنی است

آینده ای نه چندان دور. شهر جنایت زده ی دیترویت را در واقع سران یک «شرکت» اداره می کنند. با نظارت «ریچارد جونز» (کاکس)، معاون اداره پلیس، طرح ساخت نوعی روبات برای مبارزه با جنایت های مهارناپذیر خیابانی به انجام می رسد و خیلی زود هنگامی که یکی از ماموران پلیس به نام «الکس مورفی» (ولر) به دست گروهی از جنایتکاران به رهبری «بادیکر» (اسمیت) به قتل می رسد، «مورتن»، فرصت پیدا می کند تا ادعایش را عملی کند.

اجساد در اطراف شهر در حال چرخش هستند و هر کدام با یک مرگ و میر منحصر به فرد وحشتناک روبرو شده اند. با ادامه تحقیقات، شواهد به یک مظنون به نام جان کرامر مردی معروف به اره اشاره می کند و...

جیگسا دکتری را می رباید تا وی را زنده نگه دارد. در این حین، شاگرد تازه کارش شهروند سیاه بختی را مورد آزمونی سخت قرار می دهد.

دو مرد در حالی که یک جسد بین‌شان قرار دارد، در لانه مخفی یک قاتل سریالی بنام «جیگسا» به هوش می آیند. آن دو باید از قوانین مشخصی پیروی کنند و کارهای خواسته شده را انجام دهند، تا از این بازی مرگبار که برایشان تدارک دیده شده، زنده به در آیند.

داستان این سریال در مورد چهار دوست است که درگیر ماجرایی رازآلود هستند در زمانی که یکی از همکلاسی های قدیمی دوره کالج شان بصورت ناگهانی ناپدید می شود…

مامور ویژه استرام مرده است. کارگاه هافمن جانشین شکست ناپذیر جیگسا محسوب می شود. اف بی آی به هافمن نزدیک می شود و او مجبور می شود بازی بزرگی را شروع کند که…

پس از مرگ وحشتناک جیگسا، مارک هافمن، تنها دستیار باقی‌مانده جیگسا، بعنوان قهرمان شناخته می شود. مامور استرام به دنبال کردن رد هافمن ادامه میدهد، اما در همین حال افراد جدیدی در تله‌هایی مخوف گرفتار میشوند.

پس از اینکه کاراگاه استرام به جف شلیک می کند و وارد اتاق می شود، سپس در بر روی او قفل می شود و او یک در مخفی را در اتاق پیدا کرده و وارد مکان مرموزی می شود که در آنجا نواری از جیگساو را پیدا می کند که به او هشدار می دهد ماجرا هنوز تمام نشده و او باید…

اکولایزر 2 ادامه ی قسمت اول این فیلم می باشد. رابرت مک کول با بازی “دنزل واشنگتن” برای گروهی مصمم خدمت می‎کند و سعی دارد تا عدالت را برای مظلومان اجرا کند. اما اتفاقی باعث می‎شود که به دنبال انتقام برود و …

ملانی که به رفتارهای شوهرش مشکوک شده شده است، حتی شاید دوقلوی همسان شوهرش در حال زندگی با او باشد، طوری که وانمود می کند شوهرش است و با برنامه هایی شوم، زندگی آنها را به خطر می اندازد...

یک مسابقه دهنده خیابانی که توسط یکی از همکاران ثروتمند خود به زندان انداخته شده است , تازه از زندان ازاد شده و در ذهن خود به دنبال انتقام است.

در این قسمت از فیلم، تعدادی از ساکنین سرسخت شهر «سین‌سیتی» با ساکنین بدذات شهر روبه‌رو می‌شوند.

چهار داستان جنایی متفاوت، که در مرکز آن‌ها مردی درشت اندام با چهره‌ای خشن قرار دارد که به دنبال قاتل گلدی است، مردی که با پلیس فاسد شهر درگیر میشود و بعد از یک اشتباه وحشتناک تحت تعقیب قرار می گیرد، یک مامور پلیس که جانش را برای محاقظت از یک جوان به خطر می اندازد، و یک قاتل که به دنبال کسب در آمد از راه خودش است…

فرانک کَسل ، یک پلیسی مخفی ، پس از اینکه خانواده اش توسط یک گروه خلافکار به قتل می رسند ، تصمیم به انتقام مرگباری می گیرد و…

فرانک هنوز سرگرم مبارزه با جنایتکاران و باندهای خلافکار است. اکنون او باید با بزرگترین دشمنش مبارزه کند، کسی که نام جیگسا را برای خود انتخاب کرده و با تشکیل یک سازمان جنایتکار قدرت زیادی پیدا کرده است…